responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : حق اليقين المؤلف : علامه مجلسى    الجزء : 1  صفحة : 60

حزبيل كه مؤمن آل فرعون است و على بن أبي طالب عليه السّلام كه افضل ايشان است و ثعلبى بسند ديگر روايت كرده است كه سبقت‌گيرندگان امتها سه نفرند كه كافر نبودند بخدا يك چشم بهم زدن على بن أبي طالب عليه السّلام و صاحب آل يس و مؤمن آل فرعون پس ايشانند صديقان و على بن أبي طالب عليه السّلام افضلست از ايشان و حافظ ابو نعيم روايت كرده است از عباد بن عبد اللَّه كه شنيدم كه امير المؤمنين عليه السّلام ميفرمود منم صديق اكبر نميگويد اين سخن را بعد از من مگر دروغ‌گوئى و هفت سال پيش از ديگران نماز كردم و صديق در لغت و عرف مرادف معصوم است يا نزديك بآن و صاحب صحاح گفته است صديق دائم التصديق است و كسيست كه تصديق كند گفتار خود را بكردار خود و حقتعالى پيغمبران را باين وصف كرده است و در شأن حضرت ادريس عليه السّلام گفته است‌ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا و در حق يوسف (ع) فرموده است‌ يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ‌ و كسى كه مصداق اين آيات و صاحب اين صفات باشد البته بامامت و خلافت احق است از كسى كه بهره از اينها نداشته باشد و او را بافترا صديق گويند چنانچه بر عكس نهند نام زنگى كافور.

(چهارم) حق تعالى ميفرمايد أَ فَمَنْ كانَ عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ‌

يعنى آيا پس كسى كه بر حجتى و برهانى از جانب پروردگار خود باشد و از پى او باشد گواهى از او مثل كسى است كه چنين نباشد آنكه بر بينه است حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم است و در شاهد خلاف است و در احاديث معتبره وارد شده است كه مراد از شاهد حضرت امير المؤمنين (ع) است كه گواه بر حقيقت آن حضرت است و ابن ابى الحديد و ابن مغازلى و سيوطى در در منثور و طبرى و اكثر عامه بطرق متعدده روايت كرده‌اند از عبادة بن عبد اللَّه و عبد اللَّه بن الحارث كه روزى حضرت امير المؤمنين (ع) فرمود كه كسى از قريش نيست مگر آنكه يك آيه يا دو آيه در مدح او يا مذمت او نازل شده پس مردى پرسيد كه كدام آيه در شأن تو نازل شده است حضرت در غضب شد فرمود در سوره هود نخوانده آن اين آيه را كه رسول خدا بر بينه است از جانب پروردگار خود و من گواه اويم و فخر رازى چون اين روايت را ذكر كرده است گفته است كه حقتعالى از براى شرافت اين گواه فرموده است كه از او است يعنى مخصوص او است و بمنزله پاره تن او است و بنابراين تفسير بايد كه حضرت امير المؤمنين (ع) تالى حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم باشد و بعد از او بلافاصله خليفه باشد و اگر تالى در فضل مراد باشد باز دلالت بر امامت دارد زيرا كه تفضيل مفضول قبيح است ايضا دلالت بر عصمت آن حضرت نيز ميكند زيرا كه بگواهى يك كس هرگاه معصوم نباشد مدعا ثابت نميشود.

اسم الکتاب : حق اليقين المؤلف : علامه مجلسى    الجزء : 1  صفحة : 60
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست