اسم الکتاب : حق اليقين المؤلف : علامه مجلسى الجزء : 1 صفحة : 46
ذكر حقتعالى ميكند و تلاوت سوره انا انزلناه و
ساير آيات مينمايد چون متولد مىشود مربع نشسته از جانب پا بزير مىآيد چون بزمين مىآيد
رو بقبله مىكند و دستها را بر زمين ميگذارد و سر بجانب آسمان بلند ميكند و صدا بگفتن
كلمه شهادت بلند ميكند پس ملك در ميان دو ديدهاش و دو كتفش همان آيه را نقش ميكند
پس ندائى از ميان عرش باو ميرسد كه ثابت باش بر حق كه ترا براى امر عظيمى خلق كردهام
تو برگزيده منى از خلق من و محل راز من و صندوق علم منى بر وحى من و خليفه منى در زمين
من و براى تو و هر كه دوست ميدارد ترا واجب گردانيدهام رحمت خود را و بخشيدهام بهشت
خود را باو و بعزت و جلال خود سوگند ياد ميكنم كه هر كه با تو دشمنى كند او را در بدترين
عذاب خود بسوزانم هر چند در دنيا روزى او را فراخ كردهام چون نداى منادى تمام شود
آيه شهد اللَّه را تا آخر در جواب منادى بخواند پس در آن وقت حقتعالى علوم اولين و
آخرين را باو عطا كند و مستحق آن شود كه روح القدس در شب قدر و غير آن او را زيارت
ميكند چون برتبه جليل امامت فايز گردد حقتعالى در هر شهرى منارى و علمى از نور براى
او بلند كند كه اعمال بندگان خدا را در آن ببيند و بروايتى در آن شبى كه متولد مىشود
نورى در آن خانه ساطع گردد پدر و مادرش آن را مشاهده نمايند چون بزمين آيد روى بقبله
كند و سه مرتبه عطسه كند و انگشت بتحميد بلند كند و ناف بريده و ختنه كرده بيايد و
دندانهايش همه روئيده باشد و يك شبانه روز نور زردى مانند طلا از دستهاى او ساطع باشد.
و در احاديث بسيار وارد شده است كه خانههاى ايشان
محل نزول ملائكه است و در خانههاى ايشان مكرر نازل ميشود و حضرت صادق عليه السّلام
فرمود كه ملائكه با اطفال ما مهربانترند از ما و دست زد حضرت ببالشى از بالشهاى خانه
خود و فرمود كه بسيار تكيه كردند باينها ملائكه و بسيار ميباشد كه ما پرهاى ايشان را
برميچينيم و جمع مىكنيم و تعويذ اطفال خود مىنمائيم و ايشان حجت خدايند بر جميع جن
و افواج جنيان بخدمت ايشان مىآيند و حلال و حرام و احكام دين خود را از ايشان فرا
ميگيرند و ائمه ايشان را خدمات ميفرمودند و برسالتها ميفرستادند و يكى از جن بصورت
اژدهاى عظيمى در مسجد كوفه بخدمت حضرت امير المؤمنين عليه السّلام آمد در وقتى كه آن
حضرت بر منبر بود و بلند شد پرسيد كه كيستى گفت عمرو بن عثمان كه پدرم را بر جن خليفه
كرده بودى و او در اين وقت فوت شد چه ميفرمائى حضرت او را بجاى پدر خود خليفه گردانيد
اينها مجملى است از احوال ظاهر ايشان كه عقل اكثر خلق بآن ميتواند رسيد و غرايب احوال
و خفاياى اسرار ايشان را نميداند و تاب شنيدن آنها را ندارد مگر ملك
اسم الکتاب : حق اليقين المؤلف : علامه مجلسى الجزء : 1 صفحة : 46