responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : حق اليقين المؤلف : علامه مجلسى    الجزء : 1  صفحة : 293

سعيها كردند كه مردم ترك زيارت ايشان بكنند خصوصا حضرت امام حسين عليه السّلام را كه متوكل خواست كه جاى قبور آن حضرت و ساير شهداء را شخم و زراعت كند كه موضع قبر مقدس منطمس شود نتوانست و گاوها كه بشخم بسته بودند چون بحاير ميرسيدند داخل نميشدند و گاو بسيارى را كشتند و داخل نشدند پس جمعى را فرستادند كه به بيل و كلنگ اثر آن قبر را خراب كنند جمعى از نزديك قبر ظاهر شدند كه نميشناختند ايشان را مانع شدند سر كرده ايشان گفت كه ايشان را تير باران كنيد هر كه تيرى بآن جانب انداخت برگشت و صاحبش را كشت پس گفت كه آب بر آن صحرا رها كنند چون آب بحاير رسيد از چهار طرف بلند نشد و داخل حاير نشد و بعضى گفته‌اند سبب تسميه حاير اين است پس جمعى را مقرر كرد كه سر راهها را نگاه دارند و هر كه بزيارت رود او را بكشند و خانه‌اش را غارت كنند و باز مردم ترك زيارت نكردند و با اين مخاوف بزيارت ميرفتند و اين بغير از اين نيست كه حقتعالى خواسته است كه قدر ايشان را عظيم گرداند و رفعت درجه ايشان را ظاهر سازد قطع نظر از معجزات كه در مشاهد مطهره ايشان ظاهر ميگردد در اكثر سنوات خصوصا نزد ضريح سيد الشهداء از كور روشن شدن و از بلاهاى مزمن شفا يافتن كه مخالف و مؤالف همه اقرار بآن‌ها دارند و فقير در بحار الانوار و حيات القلوب و جلاء العيون بعضى از آنها را ذكر كرده‌ام و بطريق معتبره بسيار منقول است كه قتاده بصرى كه از مفسرين مشهور عامه است بخدمت حضرت امام محمد باقر عليه السّلام آمد حضرت فرمود كه توئى فقيه اهل بصره گفت بلى حضرت فرمود واى بر تو اى قتاده حقتعالى خلقى آفريده است كه ايشان را حجتهاى خود گردانيده است بر خلق خود پس ايشان ميخهاى زمين‌اند و خازنان علم الهى‌اند برگزيد ايشان را پيش از آنكه خلايق را بيافريند نورى چند بودند از جانب راست عرش او پس قتاده مدتى ساكت ماند كه ياراى سخن گفتن نداشت پس گفت بخدا سوگند كه در پيش خلفاء و فقهاء و ابن عباس و پادشاهان نشسته‌ام و دل من نزد ايشان مضطرب نشد چنانچه نزد تو مضطرب شده است حضرت فرمود ميدانى در كجائى در پيش خانه آباده نشسته‌اى كه حقتعالى در شأن ايشان فرموده است‌ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ‌ تا آخر آيه يعنى مشكاة نور الهى كه خدا نور خود را بآن مثل زده است در خانه‌اى چند افروخته شده كه خدا رخصت داده و مقرر فرموده كه پيوسته رفيع و بلند آوازه باشند و مذكور شود در آنها نام خدا و تسبيح و تنزيه كنند خدا را در آن خانه‌ها در بامداد و پسين مردانى چند كه غافل نميگرداند ايشان را تجارتى و نه فروختى از ياد خدا و از برپا داشتن نماز و دادن زكاة پس حضرت فرمود كه تو اكنون نزد آن خانه‌ها نشسته‌اى و

اسم الکتاب : حق اليقين المؤلف : علامه مجلسى    الجزء : 1  صفحة : 293
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست