responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : کلیات مفاتیح الجنان المؤلف : قمی، شیخ عباس    الجزء : 1  صفحة : 422

سَلاَمَ مُوَدِّعٍ لاَ سَئِمٍ وَ لاَ قَالٍ فَإِنْ أَمْضِ فَلاَ عَنْ مَلاَلَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلاَ عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اَللَّهُ اَلصَّابِرِينَ لاَ جَعَلَهُ اَللَّهُ آخِرَ اَلْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكَ وَ رَزَقَنِيَ اَللَّهُ اَلْعَوْدَ إِلَى مَشْهَدِكَ وَ اَلْمَقَامَ بِفِنَائِكَ وَ اَلْقِيَامَ فِي حَرَمِكَ وَ إِيَّاهُ أَسْأَلُ أَنْ يُسْعِدَنِي بِكُمْ وَ يَجْعَلَنِي مَعَكُمْ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ

مقصد سوم
در كيفيت زيارت حضرت سيد الشهداء عليه السلام و زيارت حضرت عباس قدس الله روحه است

بدان كه زيارات منقوله براى جناب امام حسين عليه السلام بر دو قسم است يكى مطلقه كه مقيد به وقتى نيست و ديگرى مخصوصه كه عكس آن است و بيايد ذكر اين زيارات در ضمن سه مطلب

مطلب اول در زيارات مطلقه حضرت امام حسين عليه السلام است

و آنها بسيار است و ما در اينجا به ذكر چند زيارت از آنها اكتفا مى‌كنيم

زيارت اول

شيخ كلينى در كافى به سند خود روايت كرده از حسين بن ثوير كه گفت: من و يونس بن ظبيان و مفضل بن عمر و ابو سلمه سراج نشسته بوديم نزد حضرت ابى عبد الله جعفر بن محمد عليهما السلام و سخنگو در ميان ما يونس بود كه سنش از همه ما بزرگتر بود پس به حضرت عرض كرد فدايت شوم من حاضر مى‌شوم در مجلس اين قوم يعنى اولاد عباس پس چه بگويم فرمود هر گاه حاضر شدى و ما را بياد آوردى پس بگو

اَللَّهُمَّ أَرِنَا اَلرَّخَاءَ وَ اَلسُّرُورَ كه آنچه مى‌خواهى از ثواب يا رجوع در رجعت خواهى دريافت گفت گفتم فدايت شوم من بسيار شود كه امام حسين عليه السلام را ياد كنم پس در آن‌وقت چه بگويم فرمود كه سه مرتبه بگو

صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ كه سلام مى‌رسد به آن حضرت از نزديك و دور پس حضرت فرمود زمانى كه حضرت ابو عبد الله الحسين شهيد شد گريه كرد بر آن حضرت آسمانهاى هفتگانه و هفت زمين و آنچه در آنها و آنچه در ما بين آنها است و هر كه در بهشت و در آتش است از مخلوق پروردگار ما و آنچه ديده مى‌شود و آنچه ديده نمى‌شود همه گريستند بر ابى عبد الله الحسين عليه السلام مگر سه چيز كه گريه نكرد بر آن حضرت گفتم فدايت شوم آن سه چيز كدام است فرمود نگريست بر آن حضرت بصره و نه دمشق و نه آل عثمان گفتم فداى تو شوم مى‌خواهم به زيارت آن حضرت بروم پس چه بگويم و چه بكنم فرمود چون به زيارت آن حضرت روى پس غسل كن در كنار فرات پس بپوش جامه‌هاى پاك خود را پس با پاى برهنه روانه شو پس به درستى كه تو در حرمى هستى از حرمهاى خدا و حرم رسول خدا و بسيار بگو در وقت رفتن

اَللَّهُ أَكْبَرُ وَ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ سُبْحٰانَ اَللّٰهِ و هر ذكرى كه متضمن تمجيد و تعظيم حق تعالى باشد و صلوات

اسم الکتاب : کلیات مفاتیح الجنان المؤلف : قمی، شیخ عباس    الجزء : 1  صفحة : 422
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست