همچو سلمان شدم ز أهل بيت گشت روشن چراغ من زان زيت
چون بود عشق صادقان درسم كى ز قيد منافقان ترسم
اين نه رفض است محض ايمانست رسم معروف أهل عرفانست
رفض اگر هست حبّ آل نبي رفض فرض است بر ذكي و غبي
توفّي سنة(898)،قيل انّ قبره في هرات.

و قد يطلق الجامي على أبي نصر أحمد بن محمّد بن جرير المنتهي نسبه الى جرير ابن عبد اللّه البجلي الصحابيّ،و هذا الجامي ترشيزي معروف بژنده پيل أحمد جام،كان أحد الأئمة الصوفية و المشايخ الكشفية،توفي في حدود سنة(536)، و من أشعاره:

اى ز مهر حيدرم هر لحظه در دل صد صفاست
از پى حيدر حسن ما را امام و رهنماست
همچو كلب افتاده‌ام بر خاك درگاه حسن
خاك نعلين حسين اندر دو چشمم توتيا است
عابدين تاج سر و باقر دو چشم روشن است
دين جعفر بر حقّ است و مذهب موسى رواست
اي موالى وصف سلطان خراسان را شنو
ذره از خاك قبرش دردمندان را دواست
پيشواى مؤمنانست اي مسلمانان تقى
گر نقى را دوست دارم در همه مذهب رواست
عسكرى نور دو چشم عالم و آدم بود
همچو مهديّ يك سپهسالار در ميدان كجاست