اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 801
شريف رضى رحمه الله مىگويد: معناى اين سخن اين است كه از ياد زنان و توجّه دل
به آنها در هنگام جنگ اعراض كنيد و از نزديكى با آنان امتناع ورزيد، چه اين كه كار
با زنان حميّت را سست و در تصميم خلل ايجاد مىنمايد و از حركت سريع و كوشش در جنگ
باز مىدارد.
هركس كه از چيزى امتناع ورزد گفته مىشود «عذب عنه» و «عاذب» و «عذوب» به
معناى كسى است كه از خوردن و آشاميدن امتناع مىورزد.
8-/ و در ضمن يكى از سخنان آن حضرت آمده
(مسلمان هنگامى كه دست به عمل پستى
نزده) همچون مسابقه دهنده ماهرى مىماند كه منتظر است در همان دوره اوّل ببرد.
شريف رضى رحمه الله مىگويد: منظور از «ياسرون» كسانى هستند كه به وسيله
پيكانهاى تير بر سر شتر نحر شده بخت آزمايى مىكنند، و «فالج» كسى است كه پيروز
شده است. گفته مىشود «فلج عليهم و فلجهم» يعنى بر آنها پيروز شد و لذا در بعضى
«رجز» ها مىخوانيم كه از پيروزمند تعبير به «فالج» شده است.
9-/ و در ضمن سخنان آن حضرت آمده است
هرگاه آتش جنگ سخت شعله ور مىشد، ما به رسول خدا صلى الله عليه و آله پناه
مىبرديم. و در آن ساعت هيچ يك از ما به دشمن از او نزديكتر نبود.
شريف رضى رحمه الله مىگويد: معناى اين سخن اين است كه وقتى ترس از دشمن بزرگ
مىنمود و جنگ به گونهاى مىشد كه گويا جنگجويان را مىخواهد در كام خود فرو برد؛
مسلمانان به پيامبر پناهنده مىشدند تا رسول خدا شخصاً به نبرد پردازد و خداوند به
وسيله او نصرت و پيروزى را بر آنان نازل فرمايد و در سايه آن حضرت ايمن گردند.
امّا جمله «اذَا احْمَرَّ الْبَأسُ» كنايه از شدّت كارزار است. در اين باره
سخنان متعدّدى گفته شده كه بهترين آنها اين است كه امام عليه السلام داغى جنگ را
به شعله هاى سوزان آتش تشبيه كرده است و از چيزهايى كه اين نظر را تقويت مىكند
سخن پيامبر در جنگ حنين است. وى هنگامى كه نبرد سخت و شمشير زدن مردم را در جنگ
«هوازن» مشاهده كرد، فرمود: «الْانَ حَمْىَ الْوَطيسُ؛ اكنون تنور جنگ داغ شد»؛
«وطيس» تنور آتش است. بنابراين رسول خدا صلى الله عليه و آله داغى و گرمى جنگ را
به افروختگى و شدّت شعله ورى آتش تشبيه فرموده است.
اين بخش (كلمات پيچيده محتاج به تفسير) پايان پذيرفت و ما به روش و سبك خود در
اينباره باز مىگرديم.
261- هنگامى كه خبر حمله ياران معاويه بر «انبار» و غارت كردن آنجا را شنيد
شخصاً پياده به طرف «نخيله» (منزلگاهى در نزديكى كوفه) حركت كرد، مردم خود را به
او رساندند و عرض كردند، اى اميرمؤمنان! ما به جاى تو از عهده آنان بر خواهيم آمد،
امام فرمود: شما از عهده مشكلات خودتان بر نمىآييد چگونه مشكل ديگران را از من
دفع مىكنيد؟ رعاياى پيشين از ستم فرمانروايان خود شكايت داشتند، امّا من امروز از
ستم رعيتم شكايت دارم، گويا من پيروم و آنها زمامدار؛ من فرمانبر و محكومم و آنها
فرمانده و حاكم.
اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 801