اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 585
و جاى در غلطيدن دشمن را مهيّا سازيد، خود را براى زدن سختترين نيزه و
محكمترين ضربه شمشير (بر پيكر دشمن خونخوار) به هيجان آوريد. صداى خود را در
سينهها خفه كنيد كه اين در بيرون راندن سستى، نقش مهمّى دارد. سوگند به آن كسى كه
دانه را شكافت و انسان را آفريد! دشمنان ما اسلام را نپذيرفته، بلكه در ظاهر تسليم
شدهاند و كفر را در سينه پنهان داشتند، امّا هنگامى كه ياورانى بر ضدّ اسلام
يافتند آنچه را پنهان كرده بودند، آشكار ساختند.
نامه 17
كه در پاسخ «معاويه» نگاشته
امّا اين كه خواستهاى شام را به تو واگذارم! (آگاه باش) من چيزى را كه ديروز
از تو منع كردم، امروز به تو نخواهم بخشيد (حكم الهى ديروز با امروز فرق نكرده).
و امّا اين كه نوشتهاى جنگ، همه عرب را جز اندكى، به كام خود فرو برده، بدان
آن كس كه بر حق بوده، جايگاهش بهشت است و آن كس كه به راه باطل در كام جنگ فرو
رفته در آتش است!
اما اين كه ادّعاى مساوى بودن ما در جنگ و نفرات (از تمام جهات كردهاى) چنين
نيست، زيرا تو در شك به درجه من در يقين نرسيدهاى و اهل شام بر دنيا حريصتر از اهل
عراق به آخرت نيستند.
و اما اين كه گفتهاى: «ما همه فرزندان عبد مناف هستيم» بلى چنين است! امّا
«اميّه» چون «هاشم» و «حرب» چون «عبدالمطلّب» و «ابوسفيان» مانند «ابوطالب»
نخواهند بود و هرگز مهاجران چون اسيران آزاد شده نيستند و فرزندان صحيحالنسب چون
منسوب به پدر و آن كه بر حق است چون كسى كه بر باطل است و مؤمن چون مفسد نخواهند
بود و چه بدند آنها كه از پيشينيان خود كه در آتشند تبعيّت مىكنند.
از همه گذشته فضل و برترى نبوّت در اختيار ماست كه با آن عزيزان را ذليل و
ذليلان را عزيز و بلند مرتبه ساختيم. و هنگامى كه خدا عرب را فوج فوج به دين خود
داخل ساخت و اين امّت به هر حال (از روى اختيار يا اجبار) اسلام را پذيرفت، شما از
كسانى بوديد كه به اين دين داخل شديد (امّا اين كار) يا براى دنيا بود و يا از ترس
و اين موقعى بود كه سبقت گيرندگان به جهت سبقتشان رستگار شده
اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 585