responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 57

خطبه 17

درباره كسى كه بدون لياقت و استحقاق متصدّى مقام قضاوت در ميان مردم مى‌شود:

نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان ؛ ترجمه ؛ ص57

نفر در پيشگاه خداوند مبغوضترين مردمند: (جاهل بدعت‌گذار و عالم قلّابى)

1. كسى كه خداوند او را به خود واگذارده است و از راه راست منحرف گشته، به سخنان ساختگى و دور از حق و حقيقت و بدعتهاى خويش سخت دل بسته و به سرعت در راه گمراه ساختن مردم گام بر مى‌دارد، و براى افرادى كه فريبش را بخورند فتنه است، وى از مسير هدايت پيشينيان گمراه گشته؛ و گمراه سازنده كسانى است كه در زندگى و پس از مرگش تابع او شوند؛ او بار گناهان كسانى را كه گمراه ساخته به دوش مى‌كشد و همواره در گرو گناهان خويش نيز هست!

2. كسى كه مجهولاتى به هم بافته و به سرعت با حيله و تزوير در ميان مردم نادان پيش مى‌رود، در تاريكيهاى فتنه و فساد به تندى قدم بر مى‌دارد، منافع صلح و مسالمت را نمى‌پذيرد، انسان نماها، وى را عالم و دانشمند مى‌خوانند ولى عالم نيست.

از سپيده دم تا به شب همچنان به جمع آورى چيزهايى مى‌پردازد كه كمِ آن از زيادش بهتر است، تا آن‌جا كه خود را از آبهاى گنديده جهل (كه نامش را علم مى‌گذارد) سير سازد؛ و به خيال خويش گنجى (از دانش) فراهم ساخته، در صورتى كه فايده‌اى در آن يافت نمى‌شود، او در بين مردم به مسند قضاوت تكيه زده، و بر عهده گرفته، كه آنچه بر ديگران مشتبه شده روشن سازد (و حق را به صاحبش برساند) او چنانچه با مشكلى روبه‌رو شود يك سلسله حرفهاى پوچ و توخالى را پيش خود جمع و جور مى‌كند و به نتيجه آن قاطع مى‌گردد، در برابر شبهات فراوان همچون تارهاى عنكبوت مى‌باشد؛ حتّى خودش هم نمى‌داند درست حكم كرده يا به خطا، اگر صحيح گفته باشد مى‌ترسد خطا رفته باشد، و اگر اشتباه نموده اميد دارد صحيح از آب درآيد، نادانى است كه در تاريكيهاى جهالت سرگردان است، همچون نابينايى كه در ظلمات پرخطر، به راه خود ادامه مى‌دهد، علوم و دانشهايى كه فرا گرفته برايش قطع آور نيست ...

همانند بادهاى تندى كه گياهان خشك را در هم مى‌شكند، او نيز احاديث و روايات را در هم مى‌ريزد، تا به خيال خود از آن نتيجه‌اى بدست آورد.

به خدا سوگند! نه آن قدر مايه علمى دارد كه در دعاوى مردم، حق را از باطل جدا سازد، و نه براى مقامى كه به او تفويض شده، اهليّت دارد، باور نمى‌كند ماوراى آنچه انكار كرده دانشى وجود دارد، و غير از آنچه او فهميده نظريه ديگرى.

اگر مطلبى بر او مبهم شد كتمان مى‌كند، زيرا او خود به جهالت خويش آگاه است. خونهايى كه از داورى ستمگرانه‌اش ريخته شده صيحه مى‌كشند؛ و ميراثهايى كه به ناحق به ديگران داده فرياد مى‌زنند. شكايت به خدا مى‌برم، از گروهى كه در جهل و نادانى زندگى مى‌كنند

اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 57
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست