responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 551

چه اين كه مرگ از بين برنده لذّات شماست و مكدّر كننده تمايلات و فاصله افكن ميان شما و اهدافتان، ديدار كننده‌اى است دوست نداشتنى! حريفى است مغلوب ناشدنى، جنايتكارى است تعقيب نكردنى! هم اكنون دامهايش بر دست و پاى شما آويخته و ناراحتيها و مشكلاتش شما را احاطه نموده، تيرهايش شما را هدف قرار داده، تسلّطش بر شما عظيم است و حملاتش پى در پى. كمتر ممكن است تيرش به هدف اصابت نكند و ضربه‌اش كارگر نشود، چقدر نزديك است كه سايه هاى تاريك مرگ و شدّت دردهاى آن و تيرگى بى‌هوشى‌ها و شدايد و ظلمت سكرات و تألّمات خروج روح از تن و تاريكى زمان چشم به هم گذاشتن و ناگوارى چشيدن آن شما را فراگيرد. خوب پيش خود مجسّم سازيد كه ناگهان مرگ به شما حمله ور مى‌شود و شما را حتّى از گفتن سخن آهسته ساكت مى‌سازد. دوستان مشاورتان را از گردتان پراكنده مى‌كند، آثارتان را محو و خانه‌هايتان را معطّل مى‌گذارد، وارثان شما را بر مى‌انگيزاند تا ارث شما را تقسيم كنند، اينها يا دوستان خاصّى هستند كه نمى‌توانند به هنگام مرگ به شما نفعى ببخشند و يا نزديكان غم‌زده‌اى كه نمى‌توانند جلوى مرگ را بگيرند و يا مسروران و شماتت كنندگانى كه از مرگ شما غم به خاطر راه نمى‌دهند!

تلاش و كوشش‌

با جدّيّت و كوشش (به انجام اعمال نيك) بپردازيد، براى اين سفر مهيّا و آماده شويد و زاد و توشه از اين منزل، فراوان برگيريد. دنيا شما را مغرور نسازد، چنان كه پيشينيان و امّت‌هاى گذشته را در اعصار و قرون قبل مغرور ساخت؛ همانها كه شير از پستان دنيا دوشيدند و به غفلتهاى آن گرفتار شدند، مدّت آن را به پايان بردند و تازه هاى آن را كهنه ساختند. ولى سرانجام مسكنهاى آنها گورستان و ثروتهايشان ميراث براى ديگران گرديد. هم اكنون كسى كه نزد آنان برود وى را نمى‌شناسند و به آنها كه برايشان مى‌گريند اهميّت نمى‌دهد و به كسانى كه آنان را مى‌خوانند پاسخ نمى‌گويند.

از زرق و برق دنيا برحذر باشيد كه غدّار است و مكّار، فريبنده است و حيله گر، بخشنده‌اى است منع كننده! پوشنده‌اى است برهنه سازنده، آرامش آن بى دوام، مشكلاتش بى سرانجام و بلاهايش جاودانى و قطع ناشدنى!

قسمتى ديگر از اين خطبه كه در توصيف زاهدان است.

آنها گروهى از مردم دنيا بودند، امّا اهل آن نبودند يعنى در دنيا بودند امّا همچون كسانى كه در آن نبودند، به آنچه درك مى‌كردند عمل مى‌نمودند و از آنچه بايد برحذر باشند، پيشى مى‌گرفتند، آنها جز با كسانى كه اهل آخرت بودند نشست و برخاست نداشتند، مى‌ديدند كه دنيا پرستان مرگ اجسادشان را بزرگ مى‌شمرند، امّا اينها مرگ قلبهاى زندگان را بزرگتر مى‌دانند!

اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 551
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست