responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 481

او حق را آشكار ساخت و مردم را نصيحت نمود و آنها را به سوى رشد و كمال، هدايت كرد و فرمان ميانه روى و عدالت داد، درود بر او و خاندانش باد.

پند و اندرز

اى بندگان خدا! آگاه باشيد خداوند شما را بيهوده نيافريده و مهمل و بدون سرپرست نگذاشته، از مقدار و اندازه نعمتش بر شما آگاه و احسان و نيكى خود را بر شما احصا فرموده است، بنابراين از او درخواست پيروزى بر دشمن و رستگارى كنيد، دست نياز را به سوى او دراز و عطا و بخشش را تنها از او بخواهيد، قطعاً ميان شما و او حجابى نيست و درى بين او و شما بسته نشده است. او در همه جا؛ در هر لحظه و هر ساعت و با هر كس- از جنّ و انس- همراه است.

عطا و بخشش از قدرت و داراييش نمى‌كاهد و سائلان نعمتش را تمام نمى‌كنند و عطا شدگان از خزائنش كم نمى‌كنند. توجه به يك شخص وى را از ديگرى غافل نمى‌سازد و شنيدن صدايى او را از شنيدن صداى ديگر باز نمى‌دارد، عطا و بخشش وى به كسى مانع از سلب نعمت از ديگرى نمى‌شود، غضبش او را از رحمت باز نمى‌دارد و رحمتش او را از كيفر و عذاب غافل نمى‌سازد، پنهان بودنش (از چشمها) مانع از آشكار بودنش (در پيشگاه عقل به خاطر آثارش) نيست و ظاهر بودنش (در نزد خرد) وى را از پنهان بودن (از چشمها) جدا نمى‌سازد، نزديك است در عين حال دور، بلند مرتبه است و در همين حال نزديك، آشكار است و پنهان، پنهان است و آشكار، از همه حساب مى‌كشد و كسى از او حساب نتواند خواست.

موجودات را با (نياز) به فكر و انديشه نيافريده و از آنان به خاطر خستگى و تعب كمك نخواسته است.

اى بندگان خدا! شما را به تقوا سفارش مى‌كنم، كه زمام و مهار انسان و عبادات او و قوام زندگى پر سعادت به تقواست، پس به وسيله‌هاى مطمئن متمسّك شويد و به تقواى حقيقى چنگ زنيد كه شما را به سر منزل آرامش و منزلگاههاى پر وسعت و قلعه‌هاى محكم و سراهاى عزّت مى‌رساند (اين مراحل سعادت را روزى به انسان مى‌بخشد كه) «چشمها در آن روز خيره مى‌شود و از حركت باز مى‌ايستد». [1] همه جا در نظر انسان تاريك و گلّه‌هاى شتر (بهترين ثروت عرب) و مال و اموال فراموش مى‌گردند، در «صور» دميده مى‌شود، قلبها از كار مى‌افتد، زبانها بند مى‌آيد، كوههاى بلند و سنگهاى محكم به هم مى‌خورند آن چنان كه قسمتهاى سخت و محكم درهم ريخته، نرم مى‌شوند و همچون سراب به نظر مى‌آيند، جاى آنها چنان صاف و همواره مى‌گردد كه گويا كوهى وجود نداشته است، (در آن روز نه شفيعى است كه شفاعت كند و نه دوستى كه سودى بخشد و نه عذر موجّهى كه كيفر را بر طرف سازد.


[1]. سوره ابراهيم، آيه 42.

اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 481
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست