اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 407
و كسى را مىتوان با صفات شناخت كه محدود باشد و در حدّ معيّنى عمرش سپرى شود،
پس معبودى جز او نيست كه با نور خويش هر ظلمتى را روشن ساخته و با تاريكيهايى كه
مىآفريند، هر نورى را در ظلمت فرو مىبرد!
سفارش به تقوا
اى بندگان خدا! شما را به تقوا
و پرهيزكارى در برابر خدا سفارش مىكنم؛ همان خدايى كه لباسهاى فاخر را به شما
پوشانده و معاش و روزى را به فراوانى به شما ارزانى داشته است. اگر راهى به سوى
بقا و جاودانگى يا جلوگيرى از مرگ وجود داشت، حتماً «سليمان بن داوود عليه السلام»
آن را در اختيار مىگرفت، چرا كه خداوند حكومت بر جنّ و انس را همراه نبوّت و مقام
بلند قرب و منزلت الهى به او اعطا كرد. اما آنگاه كه پيمانه روزى او پر شد و مدّت
زندگيش كامل گشت، تيرهاى مرگ از كمان فناء به سوى او پرتاب شد و دار و ديار از او
خالى گرديد! خانهها و مسكنهاى او بى صاحب ماندند و آنها را گروهى ديگر به ارث
بردند.
(در هر حال) براى شما در تاريخ قرون
گذشته درسهاى عبرت فراوانى وجود دارد.
كجايند عمالقه؟ و كجايند فرزندان آنها؟ كجا هستند «فرعونها» و فرزندانشان؟
اصحاب شهرهاى «رس»، همانها كه پيامبران را كشتند و چراغ پر فروغ سنن آنها را خاموش
و راه و رسم ستمگران و جبّاران را زنده ساختند، كجايند؟ ... كجايند آنها كه با
لشكرهاى گران به راه افتادند و هزاران نفر را هزيمت دادند، سپاهيان فراوان
گردآوردند و شهرها بنا نهادند؟
قسمتى ديگر از اين خطبه درباره مهدى (عج) است
زره «دانش» را بر تن پوشانده و با تمامى آداب، با توجّه و معرفت و آمادگى، آن
را فراگرفته؛ حكمت گمشده اوست كه همواره در جستجوى آن است و نياز اوست كه در طلبش
پرس و جو دارد، به هنگامى كه اسلام غروب مىكند و همچون شترى كه از راه رفتن،
مانده بر زمين قرار مىگيرد و سينهاش را به آن مىچسباند، او پنهان خواهد شد (تا
زمانى كه فرمان الهى براى قيامش فرا رسد) او باقى ماندهاى است از حجّتهاى خدا و
خليفه و جانشينى است از جانشينان پيامبران!
سپس امام عليه السلام فرمود:
اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 407