اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 341
خطبه 158
كه در آن از فضايل پيامبر بزرگ و قرآن مجيد و سپس از وضع دولت بنىاميّه
سخن به ميان آورده است.
پيامبر و قرآن
وى را در آن هنگام كه از زمان پيامبران فاصله گرفته بود و ملّتهاى جهان به
خواب فرو رفته بودند و تار و پود حقايق از هم گسسته بود، (براى هدايت انسانها)
فرستاد (محتواى رسالت او براى اين مردم) تصديق كتابهاى آسمانى پيشين بود و نورى كه
بايد به آن اقتدا كنند، اين نور همان قرآن است، آن را به سخن آريد، اگر چه هرگز
(با زبان عادى) سخن نمىگويد. امّا من از جانب او شما را آگاهى مىدهم:
بدانيد در قرآن علوم آينده و اخبار گذشته، داروى بيماريها و نظم حيات اجتماعى
شماست.
توصيف دولت بنىاميّه قسمتى ديگر از اين خطبه است:
در آن هنگام خانهاى در شهر يا خيمهاى در بيابان باقى نخواهد ماند جز اين كه
ستمگران غم و اندوه را در آن وارد سازند و بلا و بدبختى را در آن داخل مىكنند، در
آن روز (براى ستمگران و اتباعشان) نه در آسمان پذيرنده عذرى است و نه در زمين يار
و ياورى، (به آنها خطاب مىشود) زمامدارى را به غير اهلش سپرده و آن را در غير
موردش قرار دادهايد! (امّا بدانيد) بزودى خداوند از ستمگران انتقام مىكشد و
كارهايشان را مو به مو رسيدگى مىكند و كيفر مىدهد؛ خوردنى به خوردنى و آشاميدنى
را به آشاميدنى؛ در برابر هر جرعه نوشين، جامى تلخ و در مقابل هر لقمه لذيذى، لقمهاى
بس ناگوار و زهرآلود خواهند خورد (و همانگونه كه مردم را در ترس و وحشت و زير بار
شكنجه مىگذاردند) از درون وحشت و از برون شمشير را بر آنها مسلّط خواهد كرد، اين
گروه مركبهاى معاصى و شتران باركش گناهانند.
سوگند ياد مىكنم! باز هم سوگند مىخورم، كه پس از من «بنىاميّه» خلافت را
همچون اخلاط سر و سينه به ناچار بايد بيرون اندازند و تا آن دم كه شب و روز برقرار
است، طعم آن را نخواهند چشيد و هرگز از آن بهره نخواهند گرفت (و همواره در برابر
سيل اعتراض و مخالفت ناراحت خواهند بود).
اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 341