اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 293
اى مردم! به من براى اصلاح خودتان كمك كنيد. به خدا سوگند داد مظلوم را از
ظالم مىگيرم و افسار ظالم را مىكشم تا وى را به آبخورگاه حق، وارد سازم، اگر چه
مايل به اين كار نباشد.
خطبه 137
كه درباره بيعت طلحه و زبير فرموده
به خدا سوگند، هيچ ايراد منطقى بر من نداشتند؛ انصاف را بين من و خود مراعات
ننمودند (و كسى را به داورى نطلبيدند)، آنها حقّى را مطالبه مىكنند كه خود تركش
كردهاند و انتقام خونى را مىخواهند كه خود ريختهاند؛ اگر من در ريختن اين خون
شريكشان بودم، آنها نيز از آن سهمى دارند و اگر خودشان تنها اين خون را ريختهاند،
اين انتقام را بايد از خود بگيرند. نخستين مرحله عدالت براى آنان آن است كه خود را
محكوم كنند. من بينايى خويش را به همراه دارم، چيزى را بر كسى مشتبه نكردهام و
چيزى بر من نيز مشتبه نشده است. آنها گروهى سركش و ستمگرند كه بعضى از بستگان
پيامبر و همسر او را با خود همراه كردند و كار را بر مردم مشتبه ساختند، با اين كه
حقيقت امر روشن است و باطل از ريشه كنده شده ... و زبانش از حركت بر ضدّ حق
افتاده، به خدا سوگند حوضى برايشان از آب پر سازم كه تنها خود بتوانم آبش را بكشم،
از آن سيراب برنگردند و پس از آن ديگر آب ننوشند. [1]
فرمان به بيعت
قسمت ديگر از اين سخن درباره بيعت
همچون شتران و گوسفندان كه به فرزندان خود روى آورند به سوى من روى آورديد،
مىگفتيد: بيعت! بيعت! من دستم را مىبستم وشما آن را مىگشوديد، من آن را از شما
بر مىگرفتم شما بهسوى خود مىكشيديد.
بار خدايا! آن دو (طلحه و زبير) از من بريدند و به من ستم نمودند، بيعتم را
شكستند و مردم را بر ضدّ من شوراندند، خداوندا! بيعتى را كه از مردم مىگيرند،
بىفرجام كن وكارهايى را كه ترتيب دادهاند، استحكام نبخش،
[1]. مفهوم اين ضرب المثل آن است كه:
نقشهاى براى آنها طرح كنم كه راه فرار از آن را نداشته باشند.
اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 293