responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 263

از آتشى بپرهيزيد كه حرارتش شديد، ژرفاى آن زياد و زيور آن غل و زنجير آهنين است! ... و آشاميدنى آن آب جوشان مى‌باشد. آگاه باشيد، ذكر خيرى كه خداوند پس از انسان براى او در ميان مردم قرار دهد، بهتر است از مالى كه به عنوان ارث براى كسى بگذارد كه سپاسش نگويد.

خطبه 121

پس از «ليلة الهرير» يكى از ياران امام عليه السلام بپا خواست و گفت: تو ما را از مسأله حكميّت نهى كردى، سپس به آن امر فرمودى، ما نفهميديم كدام يك از اين دو دستور صحيح است؟ امام عليه السلام (از اين سخن ناراحت شد) و دستها را به هم زد سپس فرمود:

اين جزاى كسى است كه بيعت را ترك كند! و پيمان را بشكند! به خدا سوگند، هنگامى كه شما را دستور به جهاد (با لشكر معاويه) دادم، شما را وادار به كارى كردم كه خوشايندتان نبود، ولى خداوند خيرتان را در آن قرار داده بود، اگر شما در برابر اين دستور تسليم شده بوديد، به هنگامى كه در مسير حق گام بر مى‌داشتيد، رهبرتان بودم و اگر منحرف مى‌شديد شما را به راه باز مى‌گردانم و اگر خوددارى مى‌كرديد كسانى را به جاى شما مى‌گماردم و به هر حال براى من اطمينان بخش بود، امّا (افسوس كه شما هرگز تسليم فرمان من نبوديد) من با كمك چه كسى بجنگم؟ و به كه اعتماد كنم؟

(عجبا!) من مى‌خواهم به وسيله شما «بيماريها» را مداوا كنم، امّا شما خود «درد» منيد! من به كسى مى‌مانم كه بخواهد خار را به وسيله خار بيرون آورد با اين‌كه مى‌دانيد خار همانند خار است.

بار خدايا! طبيبان اين درد جان‌گداز خسته شده‌اند، بازوى تواناى رادمردان در كشيدن آب همّت از چاه وجود اين مردم كه دائماً فروكش مى‌كند، ناتوان گرديده، كجايند مردمى كه به اسلام دعوت شدند و پذيرفتند؟ قرآن را تلاوت كردند و آنچنان كه بايد آن را شناختند؟ به سوى جهاد برانگيخته شدند و عاشقانه همچون عشق «ناقه» به فرزندانش به سوى آن به راه افتادند؟ غلاف شمشيرها را كنار انداختند و گرداگرد زمين را گروه گروه و صف به صف احاطه كردند؟ بعضى شهيد گشتند و برخى نجات يافتند؟ هيچ گاه از زنده ماندن كسى در ميدان جنگ شاد نمى‌شدند و در مرگ شهدا نيازى به تسليت نداشتند.

بر اثر گريه (از خوف خدا) چشمانشان ناراحت بود و از زيادى روزه شكمها از غذا تهى، دعاهاى بسيار لبهايشان را خشك و شب زنده دارى چهره‌هاشان را دگرگون كرده بود و غبار خشوع بر چهره هاشان نشسته بود (در ميدان جهاد همچون شير مى‌غريدند و به هنگام شب با خدا راز و نياز داشتند).

آنهابرادران من بودند كه رفتند؛ بر ما شايسته است تشنه ملاقاتشان باشيم و از فراقشان انگشت حسرت به دندان بگزيم.

شيطان راههاى خويش را براى شما آسان جلوه مى‌دهد و

اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 263
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست