responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 237

او همچنان در ميان خانواده خود با چشم نگاه مى‌كند و با گوشش مى‌شنود، در حالى كه عقلش سالم است، فكرش باقى است، مى‌انديشد كه عمرش را در چه راهى فانى كرده و روزگارش را در چه راهى سپرى نموده است، به ياد ثروتهايى كه جمع كرده مى‌افتد؛ همان ثروتى كه در جمع آورى آن چشمها را به هم گذارده و از حلال و حرام و مشكوك، گرفته و گناه جمع آورى آنها همراه اوست، هنگام جدايى از آنها فرا رسيده، براى وارثان به جاى مى‌ماند، از آن متنعّم مى‌شوند و از آن بهره مى‌گيرند، راحتى آن براى ديگران و سنگينى گناهش بر دوش اوست و او در گِرو اين اموال است، پس او دست خود را از پشيمانى مى‌گزد (و اين) به خاطر چيزهايى است كه به هنگام مرگ برايش روشن مى‌گردد، او در اين حال نسبت به آنچه در زندگى به آن علاقه داشت بى اعتنا است. آرزو مى‌كند كه:

اى كاش آن كس كه در گذشته بر ثروت او غبطه مى‌خورد و بر آن حسد مى‌ورزيد، او اين اموال را جمع كرده بود! مرگ همچنان بر اعضاى بدنش چيره مى‌شود تا آن‌جا كه گوشش همچون زبانش از كار مى‌افتد؛ به طورى كه در ميان خانواده‌اش نمى‌تواند با زبانش سخن گويد و با گوشش بشنود، پيوسته به صورت آنان مى‌نگرد و حركات زبانشان را مى‌بيند، امّا صداى كلام آنان را نمى‌شنود، سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا مى‌گيرد، چشم او نيز همچون گوشش از كار خواهد افتاد و روح از بدنش خارج مى‌شود و همچون مردارى بين خانواده‌اش مى‌افتد، آنچنان كه از نشستن نزدش وحشت مى‌كنند و از او دور مى‌شوند، نه سوگواران را يارى مى‌كند و نه به آن كس كه او را صدا مى‌زند پاسخ مى‌گويد سپس او را به سوى منزلگاهش در درون زمين حمل مى‌كنند و به دست عملش مى‌سپارند و از ديدارش براى هميشه چشم مى‌پوشند!

صحنه قيامت‌

و اين وضع همچنان ادامه مى‌يابد تا عمر جهان پايان گيرد و مقدّرات به انتها برسد و آخرين مخلوق به نخستين ملحق گردد (همه بميرند) و فرمان خدا درباره تجديد خلقت صادر گردد.

در اين هنگام آسمان را به حركت آورد و از هم بشكافد و زمين را به لرزش آورد و به سختى تكان دهد، كوهها را از جا كنده و متلاشى گرداند، از هيبت جلال و سطوتش به يكديگر كوبيده و با خاك يكسان گردند.

هر كس را كه در زمين به خاك رفته است بيرون آورد و پس از فرسودگى، نوسازى كند و بعد از پراكندگى، آن را جمع نمايد، سپس آنها را براى پرسشهايى كه از اعمال مخفى و كارهاى پنهانيشان مى‌خواهد بكند، از هم جدا ساخته و دو دسته مى‌كند، (سرانجام) به عدّه‌اى نعمت مى‌بخشد

اسم الکتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 237
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست