اسم الکتاب : معاد و جهان پس از مرگ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 179
مثلًا آزمايش شده كه اگر قسمتهاى خاصى از مغز كبوتر را برداريم، نمىميرد، ولى
بسيارى از معلومات خود را از دست مىدهد، اگر غذا به او بدهند مىخورد و هضم
مىكند واگر ندهند و تنها دانه در مقابل او بريزند نمىخورد و از گرسنگى مىميرد!
همچنين در پارهاى از ضربههاى مغزى كه بر سر انسان وارد مىشود و يا به علل
بعضى از بيمارىها قسمت هايى از مغز از كار مىافتد، ديده شده است كه انسان قسمتى
ازمعلومات خود را از دست مىدهد.
چندى قبل در جرائد خوانديم: يك جوان تحصيل كرده در يك حادثه در نزديكى «اهواز»
بر اثر يك ضربه مغزى تمام حوادث گذشته زندگى خود را فراموش كرد و حتى مادر و خواهر
خود را نمىشناخت و هنگامى كه او را به خانهاى كه در آن متولد و بزرگ شده بود
بردند كاملًا براى او ناآشنا بود!
اينها و نظاير آن نشان مىدهد كه رابطه نزديكى ميان فعاليت سلولهاى مغزى و
پديدههاى روحى وجود دارد.
2- «هنگام فكر كردن، تغييرات مادى در سطح مغز بيشتر مىشود، مغز بيشتر غذا
مىگيرد، و بيشتر مواد فسفرى پس مىدهد، موقع خواب كه مغز كار تفكر را انجام
نمىدهد كمتر غذا مىگيرد، اين خود دليل بر مادى بودن آثار فكرى است». [1]
3- مشاهدات نشان مىدهد كه وزن مغز متفكّران عموماً بيش از حد متوسط است (حد
متوسط مغز مردان در حدود 1400 گرم و حد متوسط مغز زنان مقدارى از آن كمتر است) اين
نشانه ديگرى بر مادى بودن روح است.
4- اگر نيروى تفكّر و تظاهرات روحى دليل بر وجود روح مستقل باشد