اسم الکتاب : مسيحيت در دنياى كنونى المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 119
عدّهاى به پيلاطس گفتند: او مدّعى بود كه پس از سه روز از قبر برمىخيزد و
خوب است عدّهاى مأمور بر قبر بگمارى، زيرا ممكن است شاگردان او جسد وى را بدزدند
و سپس بگويند او زنده شده؛ او مأمورانى بر قبر گماشت.
ولى پس از سه روز كه مريم مجدليه و ديگران بر سر قبر آمدند ديدند سنگ به طرفى
غلتيده و جسد او در قبر نيست، در همان حال عيسى بر مريم ظاهر گشت و به او فهماند
كه زنده شده است و به او گفت برود به شاگردان خبر دهد آنها باور نكردند ولى بعداً
خود مسيح بر آنها ظاهر گشت و دستور راهنمايى مردم را به آنها داد و گفت كه بهزودى
نزد پدر خود و پدر شما و خداى خود و خداى شما به آسمان خواهم رفت و عدّه ديگرى نيز
او را با همين بدن عنصرى و همين گوشت و پوست ديدند و سپس ناپديد شد.
اين بود خلاصه آنچه از اناجيل چهارگانه بهخصوص انجيل مرقس درباره مصلوب شدن
مسيح و زنده شدن او استفاده مىشود.
اين سرگذشت كه شباهت فراوانى به افسانه دارد از جهاتى قابل ملاحظه و بررسى
است.
پايان
تيرماه 1390
اسم الکتاب : مسيحيت در دنياى كنونى المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 119