اسم الکتاب : قرآن و آخرين پيامبر المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 241
پاهاى مسيح را با آن بشويد و با موهايش خشك كند؟ آيا اين افسانه نيست؟
ثالثاً- مسيح با مثالى كه ذكر كرده هرگز پاسخ يهودى را نداده است، ايراد يهودى
اين نيست كه چرا اين زن اينقدر محبت ميكند تا جواب گفته شود زيادى محبت او بخاطر
زيادى گناه اوست. بلكه ايراد يهودى اين است چرا پيامبر خدا اجازه دهد زن آلوده و
بدنامى اينقدر با او «ور» برود، زيادى و كمى گناه چه ربطى به اين ايراد دارد.
ولى در حالات مسيح كه در قرآن مجيد در سورههاى مختلفى آمده ابداً اثرى از
اينگونه داستانهاى دروغين نيست.
***
3- ادعاى الوهيت و حلول
در انجيل يوحنا باب دهم جملههائى ديده ميشود كه دلالت بر اين دارد كه عيسى
مدّعى فرزندى خدا والوهيت شده است، در حالى كه دامن انبياى الهى از اين نسبت منزّه
است، به جملههاى زير دقت كنيد:
«و يهوديان سنگها را باز برداشتند تا
او را سنگسار كنند، عيسى به آنها جواب داد كه من بسيار كارهاى خوب را از جانب پدر
خود به شما نمودهام. به جهت كدام از آنهاست كه شما مرا سنگسار مىكنيد. يهوديان
به او جواب داده، گفتند: براى كار خوب تو را سنگسار نمىكنيم، بلكه به جهت كفر، و
به جهت اينكه تو انسان هستى و خود را «خدا» مىگردانى!. عيسى به آنها جواب داد آيا
در آئين شما نگارش نيافته است كه من گفتم شما خداها هستيد؟. پس چون آنها را كه
كلام خدا نزد آنها آمد خداها گفت و كتاب قابل نقصان نيست. آيا شما به آن كس كه پدر
او را منزّه كرد و به جهان فرستاده مىگوئيد كه تو كفر ميگوئى؟ از آنجا كه گفتم من
پسر خدا
اسم الکتاب : قرآن و آخرين پيامبر المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 241