اسم الکتاب : داستان ياران المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 283
بشنود و به آن راضى شود، در آن جنايت شريك خواهد بود. و در مقابل اگر مظلوميت
امام حسين عليه السلام و اصحابش را بشنود و از آن متأثّر شود و آرزو كند كه اى كاش
بودم و از آن حضرت دفاع مىكردم، شريك ثواب اصحاب امام حسين عليه السلام و يارانش
خواهد بود. [1]
اشقى الاولين و اشقى الاخرين!
عمّار ياسر مىگويد: به همراه حضرت على عليه السلام در غزوة العشيره حضور
داشتم. اين غزوه همانند برخى ديگر از غزوات پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بدون
درگيرى با دشمن ختم به پيروزى شد. توضيح اين كه: عدّهاى از مخالفان اسلام در بندر
ينبع از بنادر عربستان جمع شده بودند و قصد مزاحمت براى مسلمانان داشتند. پيامبر
اسلام صلى الله عليه و آله لشكرى آماده كرد و به سراغ آنها فرستاد. آنها با مشاهده
عِدّه و عُدّه لشكر اسلام متوجّه شدند كه تاب جنگيدن و مقاومت در برابر سپاه اسلام
را ندارند و لذا دست از جنگ كشيده و تن به صلح دادند. در بازگشت به سمت مدينه از
آنجا كه راه طولانى بود در بين راه من و على عليه السلام در زير سايه تعدادى از
نخلهاى كوچك روى زمين خوابيديم. ناگهان پيامبر صلى الله عليه و آله با پايش ما را
تكان داده و از خواب بيدار كرد و خطاب به حضرت على عليه السلام فرمود: اشقى
الاولين كيست؟
على عليه السلام جواب داد كسى كه ناقه صالح را كشت. پيامبر فرمود درست گفتى.
سپس فرمود: اشقى الآخرين كيست؟ عرض كرد: نمىدانم اى رسول خدا. حضرت رسول فرمود: اشقى
الاخرين كسى است كه شمشير بر فرق سرت فرود مىآورد و تو را مىكشد. [2]
[1]. شرح بيشتر اين مطلب را در تفسير
نمونه، ج 9، ص 193 به بعد مطالعه فرماييد.