responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : داستان ياران المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 140

قوى حضرت ابراهيم عليه السلام انجام داد. نمرود به حضرت ابراهيم عليه السلام گفت: اين خدايى كه مردم را به پرستش او دعوت مى‌كنى كيست؟

حضرت فرمود: خداى من كسى كه جان انسان‌ها را مى‌گيرد و به آنها جان مى‌دهد «يُحْيِى وَيُمِيت» نمرود گفت: من هم جان مى‌دهم و جان مى‌ستانم.

سپس دستور داد دو زندانى محكوم به اعدام را حاضر كردند، يكى را آزاد كرد و ديگرى را گردن زد! [1] نمرود براى اين كه حق را باطل جلوه دهد به اين چاره‌جويى منفى و كلاه شرعى متوسّل شد؛ هر چند حضرت ابراهيم پاسخ ديگرى داد كه او مات و مبهوت شد «فبهت الذى كفر» حضرت فرمود: خداى من كسى است كه هر روز خورشيد را از مشرق مى‌آورد و در مغرب پنهان مى‌كند.

اگر راست مى‌گويى كه تو خدايى، كارى كن كه فردا خورشيد از مغرب طلوع و در مشرق غروب كند. نمرود با شنيدن اين استدلال قوى، محكوم و منكوب و مبهوت شد. [2]

خلاصه اين كه حيله منفى در جايى به كار مى‌رود كه مى‌خواهند حقّى را باطل، يا باطلى را حق كنند.

ب) حيله‌هاى مثبت‌

گاه حيله‌هايى به منظور انجام حق و ابطال باطل به كار برده مى‌شود؛ كه اين گونه حيله‌ها مشروع است. مثلًا حضرت رسول صلى الله عليه و آله هنگامى كه قصد داشت از محاصره مشركان در مكّه خارج شده و به مدينه هجرت كند دو كار انجام داد:

1. نخست اين كه از حضرت على عليه السلام خواست بجاى او در بسترش بخوابد تا


[1]. سوره بقره، آيه 258.

[2]. سوره بقره، آيه 258.

اسم الکتاب : داستان ياران المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 140
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست