اسم الکتاب : خطوط اقتصاد اسلامى المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 130
كار خود ضرر تورم و ترقّى سرسام آور نرخها را به دنبال داشت. [1]
در حالى كه اگر مسأله وامهاى نزولى مطرح نبود بانكهاى رباخوار براى دادن وام و
اعتبار با هم مسابقه نمىگذاردند، و سيستم پولى اين چنين گرفتار بحران نمىشد و
نظام عرضه و تقاضا بهم نمىخورد.
اصولًا يك اقتصاد سالم بايد بر اساس حكومت «كار» بنيان شود، نه بر اساس حكومت
سرمايه!
در صنعت، كشاورزى، دامدارى و تجارت سالم همه جا كار بايد حكومت كند، در حالى
كه چيزى كه در رباخوارى مطرح نيست حكومت كار است، چرا كه درآمد و سود تنها بر محور
احتكار سرمايه و استفاده از گذشت زمان دور مىزند.
جالب اين كه در حديثى از امام صادق عليه السلام چنين مىخوانيم: شخصى خدمتش عرض
كرد «كسى را مىشناسم كه ربا مىخورد و نام آنرا «لبا» مىگذارد»!
فرمود: لئن امكنى اللَّه منه لاضربن عنه: «اگر خدا توفيق دهد و دستم به او برسد دستور نابودى او را
خواهم داد».
«لبا» همان شير آغوز يعنى نخستين شير انسان يا حيوان را مىگويند، كه اثر فوق
العاده حياتى دارد، و معروف است اگر نوزاد از آن ننوشد حياتش به خطر مىافتد، و
شايد به همين دليل در فقه اسلامى دادن اين شير به نوزاد از فرائض شمرده شده است.
اكنون فكر كنيد كسى كه ربا بخورد، و نه تنها احساس گناه نكند بلكه آن را چون
«شير آغوز مادر» حلال و مباح و گوارا بشمرد، چنين شخصى با چنين طرز تفكرى مسلّماً
مايه فساد جامعه و بيچارگى قشرهاى مستضعف مىباشد.
***
پاسخ به يك ايراد مهم
در اين جا ذكر يك نكته را كاملًا ضرورى مىدانم: بعضى مىگويند رباى عادلانه!
كاملًا منطقى است، رباعى عادلانه، چيزى است كه اخيراً بعضى از آن دم مىزنند و
مىگويند درست است كه سود پول گرفتن ربا خوارى و گناه بزرگى است ولى آيا حتى اگر
ما مقدار تفاوت ارزش پول و يا بعبارت ديگر تورم حاصل بر اثر گذشت زمان را هم
بگيريم باز ربا است؟!
فى المثل 10 هزار تومان به كسى وام يكساله دادهايم، و در مدّت اين يكسال نرخ
تورم فرضاً 10 درصد بوده است، يعنى قدرت خريدى كه با 10 هزار تومان در سال گذشته
داشتهايم به مقدار 11 هزار