1- در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السلام مىخوانيم كه درباره جاهل فرمود: «الْجاهِلُ مَيِّتٌ بَيْنَ الأَحْياءِ؛ جاهل مردهاى است در ميان زندگان». [2]
2- در جاى ديگر فرمود: «الْحَمْقُ
مِنْ ثِمارِ الْجَهْلِ؛ حماقت از ميوههاى جهالت
است». [3]
روشن است همانگونه كه مرده درك و احساس ندارد از جاهل لجوج و بىخبر نيز
نمىتوان انتظار فهم حقيقى داشت.
3- افراد جاهل مركب لجوج آنچنان هستند كه حتى بر عالمان واقعى خرده مىگيرند
نه تنها خود را گمراه نمىدانند، بلكه آنها را گمراه مىشمرند، لذا در حديثى از
امام موسى بن جعفر عليه السلام آمده است:
«تَعَجُّبُ الْجاهِلِ مِنَ الْعاقِلِ اكْثَرُ مِنْ تَعَجُّبِ الْعاقِلِ مِنَ
الْجاهِلْ؛ تعجب جاهل از عاقل بيشتر است از تعجب عاقل از
جاهل». [4]
4- اين سخن را با حديثى از اميرمؤمنان عليه السلام پايان مىدهيم فرمود: «انَّ قُلُوبَ الْجُهّالِ تَسْتَفِزُّها الأَطْماعُ
وَتَرْتَهِنُهَا الْمُنى وَ تَسْتَغْلِقُها الْخَدايعُ؛ دلهاى جاهلان را طمعها به حركت در مىآورد، آرزوها آن را در گرو خويش
مىگيرد، و خدعهها و نيرنگها آن را به خود مربوط مىسازد». [5]
و تعجب نيست چنين دلى از درك حقيقت محجوب باشد.
[1]. تفسير فخر رازى، جلد 26، صفحه
45، ذيل آيات مورد بحث.