؛ هيچكس از شما نبايد به فزونى نماز و روزه و زكات و مناسك حج و عمره افتخار
كند، زيرا خداوند پرهيزگاران شما را از همه بهتر مىشناسد». [1] اميرمؤمنان على عليه السلام در نامهاى كه
براى معاويه نوشت مسائل بسيار مهمّى را ذكر كرد و فرمود:
؛ اگر نه اين بود كه خداوند از خودستايى نهى كرده، گوينده (منظور خود حضرت
است) فضايل فراوانى را برمىشمرد كه دلهاى آگاه مؤمنان با آن آشناست و گوشهاى
شنوندگان از شنيدنش ابا ندارد». [2] البتّه سرچشمه خودستايى همان عجب و غرور و خودبينى است كه
تدريجاً به صورت خودستايى جلوه كرده و در مرحله نهايى سر از تكبّر و برترىجويى
درمىآورَد. اين عادت غلط كه با نهايت تأسّف در ميان بسيارى از ملل و طبقات و
افراد وجود دارد سرچشمه بخش مهمّى از نابسامانىهاى اجتماعى، جنگها و استعمارها و
برترىطلبىهاست. تاريخ گذشته نشان مىدهد كه برخى ملل دنيا بر اثر همين احساس
كاذب، خود را برتر از ملل ديگر مىدانستند و به همين دليل به خود حق مىدادند كه
آنها را بنده و برده خويش سازند. عرب جاهلى با تمام عقب افتادگى و فقر همهجانبهاى
كه داشت خود را «نژاد برتر» مىشمرد و هر قبيلهاى از قبايل عرب نيز خود را «قبيله
برتر» مىدانست. در عصر اخير برترى نژاد آلمان يا صهيونيستها، سرچشمه جنگهاى
جهانى و منطقهاى شد.