يا عَليُّ مَن مَنَع قيراطاً مِن زَكاةِ مالِهِ فَلَيسَ بمؤمِنٍ وَلا
بِمُسلِمٍ وَلا كَرامَةَ. يا عليُّ تارِكُ الزّكاةِ يَسألُ الرَّجعَةَ إلى
الدُّنيا وَذلِكَ قَولُ اللّه تَبارَكَ وَتَعالى
«حَتَّى إِذَا
جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبّ ارْجِعُونِ»[1]؛ اى على، ده طايفه از اين امّت به خداوند بزرگ
كافر شدهاند و يكى از اين ده گروه را مانع الزكاة شمرد ... سپس فرمود: اى على، هر
كه قيراطى از زكات مالش را نپردازد نه مؤمن است و نه مسلمان و نه ارزشى در پيشگاه
خدا دارد. اى على، ترككننده زكات هنگام مرگ تقاضاى بازگشت به اين دنيا (براى
جبران گناه عظيم خود مىكند، امّا پذيرفته نمىشود) و اين همان است كه خداوند در
قرآن به آن اشاره فرموده: (آنان همچنان به راه غلط خود ادامه مىدهند) تا زمانى كه
مرگ يكى از آنان فرا رسد، مىگويد: پروردگارا، مرا بازگردانيد». [2] در حديث ديگرى
امام صادق عليه السلام فرمود:
«إنَّ اللّهَ فَرَضَ لِلفُقَراءِ في أموالِ الأغنِياءِ فَريضَةً لا يُحمَدُونَ
بأدائِها وَهِىَ الزَّكاةُ بِها حَقَنُوا دِماءَهُم وَبِها سُمُّوا مُسلمينَ
؛ خداوند بزرگ براى فقيران در اموال اغنيا فريضهاى قرار داده كه جز با اداى
آن شايسته ستايش نيستند و آن زكات است كه با آن خون خود را حفظ مىكنند و نام
مسلمان بر ايشان نهاده مىشود». [3] و در حديث ديگرى فرمود:
«مَن مَنَعَ قيراطاً مِن الزَّكاةِ فَليَمُت إن شاءَ يَهودِيّاً أو نَصرانِيّاً
؛ هر كه قيراطى از زكات را منع كند يا بايد يهودى از دنيا برود يا نصرانى». [4]