اسم الکتاب : انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 208
اين هم چنين است كه اگر طالب دنيا شدم آخرت سراغ من مىآيد تا مرا بهسوى مرگ
بكشاند، من سرگرم دنيا هستم كه ناگهان مرگ دامنم را مىگيرد.
در حقيقت در اينجا به اين مطلب اشاره شده است كه خيال نكنيد اگر كسى سراغ آخرت
رفت از دنيا محروم مىشود، بلكه اگر كسى تلاشش براى آخرت باشد از دنيا محروم نيست.
من بارها روى اين مسأله فكر كردهام كه اگر ما خواهان دنيا باشيم بايد هم اهل دنيا
باشيم هم اهل آخرت، چرا كه اگر بخواهيم در اين دنيا زندگى كنيم بايد به هم اعتماد
داشته باشيم و اگر به هم اعتماد نكنيم زندگى اجتماعى ناممكن مىشود. اگر ميليونها
آجر پراكنده را روى هم بريزند ساختمان نمىشود، امّا بر طبق اسلوب و نظامى خاص
مىتوان با آن عمارتى نو ساخت. اگر اهل دنيا هستيم بايد اهل آخرت هم باشيم. بايد
به يك سلسله مبانى معتقد باشيم تا بتوانيم در كنار هم با امنيّت و آرامش زندگى
كنيم. اگر جامعه مؤمن شد مردم به هم خوشبين مىشوند و به هم اعتماد مىكنند و
فضاى صميمى و درستى به وجود مىآيد.
پيامبر اكرم كه «طبيبٌ دَوّارٌ بِطِبّهِ» است مىداند درد ما كجاست، لذا انگشت
بر دردها مىنهد و مرهم و دواى آن را نشان مىدهد. الان اگر شما پروندههايى كه در
دادگاههاست را ببينيد متوجّه مىشويد هيچيك از دعواها در مورد كارى معنوى نبوده
است كه آقا من خواستم كار خيرى انجام بدهم ايشان مزاحم شد و نگذاشت. تمام
پروندهها در مورد امور دنيوى است. براى مقدارى مال دنيا به جان هم مىافتند و
خيانت و جنايت مىكنند. گاه دو برادر در مقابل هم مىايستند.
در حقيقت ريشه همه گناهان حبّ دنياست. قرآن مىفرمايد: « «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ
وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَالذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ
وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ»؛ محبّت امور مادّى از (قبيل) زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و
اسبان ممتاز و چارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است». [1]