اسم الکتاب : انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 135
مردم در عدم شناخت نيست، بلكه كوتاهى در عمل است. سرمايههاى دنيا يا خوب است
يا بد كه اگر خوب باشد سزاوار است انسان آنها را بطلبد و اگر بد باشد شايسته است
انسان از آنها بپرهيزد. به عبارت ديگر، سلسله حقايقى هستند كه شناخته و معيّن
شدهاند و انسان بايد آنها را بشناسد و بدانها معتقد باشد و توجّه داشته باشند كه
مسلّماً آخرتى در راه است و انسانها در آستانه آن قرار دارند و بايد براى رسيدن
به سعادت آن جهان بكوشند.
بىاعتبارى دنيا را همه مىشناسند و مىدانند اين دنيا به كسى وفا نكرده و
عروسى است كه هزاران داماد را ناكام گذارده و به كسى كام نداده است.
به قول حافظ:
مجو درستى عهد از جهان سست نهاد
كه اين عجوز، عروس هزار دامادست
لذا بايد از آن دورى جست. اين چيزى است كه من در تفسير اين جملهها مىفهمم كه
در واقع در بسيارى از اوقات ما گناه را به گردن نادانى مىنهيم.
البتّه نمىگوييم جهل سبب انحراف نيست و بسيارى از زشتىها و بدكارىها نتيجه
ناآگاهىها نيست، ولى اگر بسنجيم مىبينيم بيشتر مسائل روشن است و خود مردم
مقصّرند.
در نهجالبلاغه آمده است كه كسى مذمّت دنيا مىكرد كه اين دنيا فريبنده و
مكّار و چنين و چنان است. حضرت خطاب به او فرمود: «اى كسى كه دنيا را مذمّت مىكنى
و فريب آن را خوردهاى، بگو ببينم دنيا كجايش فريبنده است؟» بعد افزود: «آيا اين
استخوانهاى در زير خاك پوسيده پدران و اجدادت فريبنده است؟ آيا اين قبرهاى درهم
شكسته دوستان و بستگانت فريباست؟ آيا اين بيمارانى كه شبها در بستر افتاده بودند
و تو در كنار بستر آنان ناظر نالهها و فريادهايشان يا جانكندنشان بودى تو را
مىفريبند؟». [1] حضرت
على عليه السلام فرمود: بهترين واعظان همين جنازههايى است كه روى