چند نظراتشان با فقهاى پيشين تفاوتهايى داشته باشد و معتقديم افرادى كه در
فقه صاحب نظر نيستند، هميشه بايد به فقهاى زنده كه آگاه به مسائل زمان و مكان
هستند مراجعه كنند و به اصطلاح از آنها تقليد كنند و مراجعه افراد ناآگاه را به
متخصصان در فقه از بديهيات مىدانيم. ما اين «فقها» را «مرجع تقليد» مىناميم، به
اين ترتيب تقليد ابتدايى از فقيه ميّت را جايز نمىدانيم؛ حتماً بايد مردم از
فقهاى زنده تقليد كنند تا دائماً فقه در حركت و تكامل باشد.
***
65- خلأ قانونى وجود ندارد.
ما معتقديم: كه خلأ
قانونى در اسلام وجود ندارد، يعنى تمام احكام مورد
نياز انسانها تا دامنه قيامت در اسلام بيان شده، گاه به صورت خاص و گاه در ضمن يك
حكم كلّى و عام، و به همين دليل براى فقها حقّ قانونگذارى قائل نيستيم، بلكه آنها
را موظّف مىدانيم كه احكام الهى را از منابع چهارگانه فوق استخراج كنند و در
اختيار همگان بگذارند، مگر قرآن مجيد در سوره مائده كه آخرين يا از آخرين
سورههايى است كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده نمىگويد: «الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اتْمَمْتُ
عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضَيتُ لَكُمُ الاسْلامَ ديناً؛ امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و اسلام را
آيين شما پذيرفتم». [1] چگونه آيين اسلام مىتواند كامل باشد بى آنكه احكام فقهى كامل براى همه
اعصار و قرون داشته باشد؟!