اسم الکتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 31
السّماء
وَالارْضِ)[1]- اگر اهل قريهها ايمان آورده و تقوا پيشه
مىكردند، بركات زمين و آسمان را بر آنها مىگشوديم، تقوى موجب ازدياد بركات ارضى
و سماوى و عامل مؤثر در بهبود اقتصاد است، اين آيه اشاره دارد، به اين كه: تقوى
علاوه بر منافع معنوى و اخروى، منافع مادى و دنيوى هم دارد، و موجب رونق كسب و كار
است، در سوره نوح هم اشاره به اين مطلب شده است، آنجا كه مىفرمايد: (فَقُلْتُ
اسْتَغْفِروُا رَبَّكُم انَّه كانَ غَفّاراً يُرسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ
مِدْراراً وَيُمْدِدْكُمْ بِامْوال وَنَنين وَيَجْعَل لَكُم جَنّات وَيَجْعَل
لَكُم انهاراً)، [2] در اين آيهها حضرت نوح به
قوم خود مىفرمايد: (از روش خود توبه و بازگشت كرده، و به دامن ايمان و تقوى روى
آوريد تا خداوند باران را پس از خشكسالى فراوان، بر شما نازل كند، و شما را داراى
اموال و فرزندان و باغها و نهرها نمايد). جاى هيچ تعجب نيست كه تقوى مىتواند منشأ
اين همه خيرات و بركات و مؤثر در بهبود اقتصاد باشد، زيرا مگر تمام علل در اين
عالمى كه نظامش مبتنى بر قانون عليت است روشن شده كه جاى تعجب باشد، بله همان طور
كه معجزه انبيا مستثنى از قانون عليت نيست، و داراى علت است، منتها علت فوق عادى
دارد، كه اراده پيامبر است، آبادانى و رشد اقتصادى هم عللى دارد، منتها يكى از علل
آن تقوى و ايمان به خداوند است، كه فوق علل مادى و عادى است، و به همين جهت كه سبب
فوق اسباب عادى است، معجزه را عملى فوقالعاده مىدانند، نه محال ذاتى كه امكانش
در عهده كسى نباشد، يعنى اگر شخص ديگرى هم بتواند آن اراده نبوى را كسب كند، معجزه
تحقق ذاتى پيدا مىكند، ولى حكمت خداوند اجازه نمىدهد آن اراده را در اختيار
افراد عادى قرار دهد.