اسم الکتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 260
عقلى و كمالات نفسانى است، كه: دست زمان و مكان و تصرّف عوامل و تطرّق و
راهيابى فساد از رسيدن به آنها كوتاه است، هرچه دست اين امور به آن رَسَد، فناپذير
است.
به قول مرحوم نراقى: «كدام گل در چمن روزگار شكفته كه دست باغبان حوادث آن را
نچيد، و كدام سرو در جويبار اين عالم بركشيد كه اره آفات آن را از پا در نياورد،
هر شام پسرى در مرگ پدرى جامه چاك و هر صبح پدرى به فوت پسر غمناك بلى.
اگر چنين باورى نسبت به فناپذيرى دنيا و آنچه در آن است، حاصل شد، خيالات فاسد
و آرزوهاى باطل رخت بر بسته و قلب تعلّقى به اسباب دنيوى نخواهد داشت. و با تمام
وجود در تحصيل كمالات عقلى و سعادات حقيقى مىكوشد تا به سرحدّ مقام بهجت و سرور
رسد، كه خبرى از احزان و ناراحتىها در آن عالم نيست، چنانكه در قرآن كريم اشاره
شده: (أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللهِ لَا
خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ)[2]: «آگاه باشيد كه اولياء خدا نه خوفى بر آنها است و نه آنها
محزونند»
در اخبار داود (عليه السلام) هم آمده
«يا داوُد ما لَاولِيائى و الهَمَّ
بالدّنيا انَّ الهمَّ يُذْهِبُ حلاوةَ مُناجاتى من قُلوُبِهم انّ مُحبِّى مِنْ
اولِيائى اوليائى ان يكونوا روحانيين لا يَغْمتَمّوُنَ»:
«اى داود، اولياى مرا با همّ دنيا
چكار؟ زيرا همّ دنيا و هدف قرار دادن آن شيرينى مناجات مرا از قلب آنها مىزدايد،
همانا دوستدار من از بين اولياء من، روحانيانى هستند كه (هدف را روح و تعالى آن
قرار دادهاند، نه جسم و پرورش آن و توجه به دنيا) و هرگز غم و اندوه به ساحت آنها
راه ندارد».