الف) استبراء از بول.
ب) استبراء از منى يعنى ادرار كردن پس از خروج منى به قصد اطمينان از اينكه ذرات منى در مجراى بول نمانده باشد.
ج) استبراء حيوان نجاستخوار يعنى باز داشتن آن از خوردن نجاست انسان تا وقتى كه به خوراك طبيعى خود عادت كند.
استِحاضه: بطور كلّى تمام خونهايى كه غير از حيض و نفاس و زخم و دمل است و از رحم زن خارج مىشود خون استحاضه است.
استِفتاء: مطالبه فتوا، سؤال كردن و كسب نظر مجتهد درباره حكم شرعى يك مسئله.
استِطاعَت: توانايى انجام فريضه حج از حيث بدن، مال و راه.
استِمتاع از همسر: لذت بردن از همسر.
استِمناء: انجام كارى با خود كه موجب انزال منى مىشود.
اشكال دارد: به معناى احتياط واجب است كه معنى آن گذشت.
اضطرار: ناگزيرى، ناچارى.
اعلَم: عالمتر.
افضاء: باز شدن- يكى شدن و تداخل مجارى بول و حيض يا مجارى حيض و غائط يا هر سه مجرى.
افطار: باز كردن روزه.
اقامه معروف: بپاداشتن كارهاى واجب يا مستحب است.
اكتفا به رفع ضرورت كند: به اندازه ناچارى اكتفا كند و بيشتر از آن انجام ندهد.
الزام كردن: اجبار نمودن.
امرار معاش: گذراندن زندگى.