اسم الکتاب : آيين ما( اصل الشيعة) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 76
اسلام و
ايمان نمود و با اين حال هيچ گاه از اظهار كفر و عداوت نسبت به اسلام خوددارى
نمىكرد، و هم او بود كه هنگام انتقال خلافت به بنىاميّه (از زمان عثمان به بعد)
گفت:
«تَلَقَّفُوها يا بَنيامَيَّةَ تَلَقُّفَ
الْكُرَةِ، فَوَ الَّذِي يَحْلِفُ بِهِ أبوسُفْيان ما مِن جَنَّةٍ وَلانارٍ
؛ اى
بنىاميّه! خلافت را همچون يك «گوى» برباييد قسم به آن چيز كه ابوسفيان به آن
سوگند ياد مىكند نه بهشتى دركار است و نه دوزخى!!».
ى اين ابوسفيان (با اين همه سوابق و لواحق!) به عقيده آنها مسلمان از دنيا
رفته است ولى حامى اسلام ابوطالب كافر و غير مسلمان!
با اينكه كمترين اعتراف ابوطالب درباره اسلام اين است:
يعنى: به طور قطع دانستم كه آيين محمّد صلى الله عليه و آله بهترين آيينهاى
مردم دنياست.
آيا ابوطالب آنچنان مرد ضعيف الاراده و كم فكرى است كه يقيناً بداند آيين و
دين پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله بهترين آيين هاست و در عين حال از آن پيروى
نكند واز مردم بترسد؟! نه، هرگز. مگر او سيدالبطحا و بزرگ مردم مكّه نبود؟
از داستان ابوطالب و ايمان او بگذريم و به اصل گفتار، يعنى موضوع كسانى كه
مىخواستند اساس اسلام را درهم بكوبند! برگرديم:
آيا اين اصحاب با فضيلت پيغمبر صلى الله عليه و آله مىخواستند اساس اسلام را
در هم بكوبند يا طبقهاى كه بعد از آنها روى كار آمدند يعنى طبقه «تابعين» [2] و افراد با
[1]. با كمال تأسف بايد اين حقيقت را
فاش كرد كه تمام كسانى كه به نحوى از انحا با على عليه السلام ارتباطى داشتهاند،
مواجه با سيل مخرب تبليغات مسموم بنى اميّه شدند و آثار آن هنوز در بعضى كتابهاى
اهل سنّت باقى است، نه تنها ابوطالب پدر مهربان و بزرگوار على عليه السلام و حامى
بزرگ اسلام و حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله مورد هجوم اين سيل تبليغاتى شد،
بلكه ابوذر، عمّار، قنبر و ... نيز مستثنا نماندند. براى پى بردن به ايمان خالص
ابوطالب حامى اسلام مىتوانيد به كتابهاى «ابوطالب مؤمن قريش» و «الغدير» جلد هفتم
مراجعه نموده و مدارك فراوان جالبى را كه از طريق اهل سنّت درباره ايمان ابوطالب
نقل شده مطالعه فرماييد. الاستيعاب، ج 4، ص 87؛ مروج الذهب، ج 3، ص 86
[2]. «تابعين» پيغمبر اسلام صلى الله
عليه و آله را درك نكرده بودند و معمولًا از شاگردان «صحابه» بودند
اسم الکتاب : آيين ما( اصل الشيعة) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 76