«قانِتِيْنَ» از مادّه «قنوت» به معناى خضوع در برابر پروردگار و هم به معناى مداومت بر اطاعت و بندگى
تفسير شده است. [2]
[قانع:]
«وَ أَطْعِمُوا
الْقانِعَ»
«قانع» از مادّه «قناعت» به كسى مىگويند كه اگر چيزى به او بدهند قناعت مىكند، راضى و خشنود مىشود
و اعتراض و ايراد و خشمى ندارد. [3]
[قَبَس:]
«آتيكُمْ مِّنْها
بِقَبَسٍ»
«قَبَس» (بر وزن قفس) به معناى مختصرى از آتش است كه از مجموعهاى جدا مىكنند، و با
توجّه به اين كه معمولًا مشاهده آتش در بيابانها نشان مىدهد كه جمعيتى گرد آن
جمعاند، و يا اين كه شعلهاى را بر جاى بلندى روشن ساختهاند كه كاروانيان در شب
راه را گم نكنند و با توجّه به تعبيرات ديگر استفاده مىشود كه موسى باهمسر و
فرزند خود در شبى تاريك از بيابان عبور مىكرده، شبى سرد و ظلمانى، كه راه را گم
كرده بود. [4]
[قَبْضَة:]
«قَبْضَتُهُ يَوْمَ
الْقِيامَةِ»
«قَبْضَة» از مادّه «قَبْض» به معناى چيزى است كه در مشت مىگيرند، و معمولًا كنايه از قدرت مطلقه و سلطه
كامل بر چيزى است، همان گونه كه در تعبيرات روزمره مىگوئيم: فلان شهر در دست من
است و يا فلان ملك در قبضه و مشت من، مىباشد. [5]
[قبطيان:]
«قبطيان» از مادّه «قِبْط» بوميان سرزمين مصر بودند، و تمام وسائل رفاهى و كاخها و ثروتها و پستهاى
حكومت در اختيار آنان بود. [6]
[قُبُل:]
«أَوْ يَأْتِيَهُمُ
الْعَذابُ قُبُلًا»
«قبل» از مادّه «قَبْل» به معناى مقابله است، يعنى عذاب الهى را در برابر خود مشاهده كنند، جمعى از
مفسران، مانند: «طبرسى» در «مجمع البيان» و «ابوالفتوح» در «روح الجنان» و «آلوسى»
در «روح المعانى» نيز احتمال دادهاند كه: «قبل» جمع «قبيل» اشاره به انواع مختلف
عذاب بوده باشد، ولى معناى اول صحيحتر به نظر مىرسد. [7]