responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : لغات در تفسير نمونه المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 30

ابداع چيزى بدون سابقه است؛ سپس اين كلمه به‌ «دروغ» نيز اطلاق شده است، چرا كه دروغگو در بسيارى از مواقع، مطالب بى‌سابقه‌اى را مطرح مى‌كند. بنابراين، منظور از «اختلاق» در آيه مورد بحث، اين است كه ادعاى توحيد، ادعاى نوظهور و بى‌سابقه‌اى است كه محمّد صلى الله عليه و آله آن را مطرح كرده، و در ميان ما و پيشينيانمان كاملًا ناشناخته بوده است، و اين خود دليل بر بطلان آن است! [1]

[أَخْدانٍ:]

«وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ»

«أَخْدانٍ» جمع‌ «خدن» (بر وزن اذن) در اصل، به معناى دوست و رفيق است، اما معمولًا به افرادى گفته مى‌شود كه با جنس مخالف خود، ارتباط نامشروع پنهانى برقرار مى‌سازند. و نيز بايد توجّه داشت كه‌ «خدن»، هم بر «مرد» و هم بر «زن» در قرآن مجيد، اطلاق شده است. [2]

[أُخْدُود:]

«قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ»

«أُخْدُود» به گفته‌ «راغب» در «مفردات» به معناى شكاف وسيع، عميق و گسترده در زمين است؛ يا به تعبير ديگر گودال‌ها و خندق‌هاى بزرگ را گويند. جمع آن‌ «اخاديد» و در اصل از «خَدّ» انسان گرفته شده كه به معناى دو فرورفتگى است كه در دو طرف بينى انسان در سمت راست و چپ قرار دارد (و به هنگام گريه اشك بر آن جارى مى‌شود)؛ سپس كنايتاً بر گودالى كه بر صورت زمين ظاهر مى‌شود اطلاق شده (و بعداً به صورت يك معناى حقيقى درآمده است). [3]

[أَخْذ:]

«أَخَذْنآ آلَ فِرْعَوْنَ»

«أَخذ» از مادّه‌ «أخذ» (گرفتن)، به معناى گرفتار قحطى و خشكسالى شدن مى‌آيد؛ بنابراين‌ أَخَذَهُ السَّنَةُ: «سال او را گرفت» يعنى گرفتار خشكسالى شد. و شايد علت آن اين باشد كه سال‌هاى قحطى، در برابر سال‌هاى عادى و معمولى كم است؛ كراراً در آيات قرآن «أَخْذ» (گرفتن) به معناى مجازات كردن آمده است؛ اين به خاطر آن است كه براى انجام يك مجازات سنگين، نخست طرف را بازداشت مى‌كنند و سپس كيفر مى‌دهند. و يا از آنجا كه مجرم را براى مجازات كردن قبلًا دستگير مى‌كنند، اين كلمه، به عنوان كنايه از مجازات به كار مى‌رود. [4]


[1]. ص، آيه 7 (ج 19، ص 238)

[2]. نساء، آيه 25 (ج 3، ص 442)؛ مائده، آيه 5 (ج 4، ص 358)

[3]. بروج، آيه 4 (ج 26، ص 346)

[4]. اعراف، آيه 130 (ج 6، ص 375)؛ مؤمن، آيه 22 (ج 20، ص 86)؛ قمر، آيه 42 (ج 23، ص 79)

اسم الکتاب : لغات در تفسير نمونه المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 30
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست