اسم الکتاب : قاعده لاضرر، ترجمه القواعد الفقهية المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 75
كه جبران و تاوان ندارد]؛ و حكم كرد كه گنج خمس دارد؛ و حكم كرد كه ثمره
نخل، ملك كسى است كه آن را تلقيح كرده، مگر اينكه فروشنده شرط كند [1]؛ و حكم كرد
كه مال مملوك براى فروشنده است؛ ... (روايت ادامه دارد تا جايى كه مىگويد:) و حكم
كرد كه براى جد و جدّه، يك ششم از ميراث به طور مساوى است؛ و حكم كرد كه اگر كسى بخشهايى
از عبد را آزاد كرد، بر اوست كه اگر عبد مالى دارد اجازه آزادى كامل را به او بدهد [2]؛ و حكم كرد
كه «لا ضرر و لا ضرار»؛ و حكم كرد براى ريشهاى كه ظلماً كاشته
شده حقى نيست [3]؛ و حكم كرد كه اهل شهر در مورد نخل، مانع زيادى آب
[1]. معنى آن اين است كه، اگر كسى نخلى را بفروشد كه بار دارد، ثمره
آن در بيع داخلنيست، و بر ملك فروشنده باقى مى ماند.
لسان العرب، ج 3، ص 4: «أبر: أبر النخل و الزرع ...: أصلحه. و زمن الأبار،
زمن تلقيح النخل واصلاحه. تأبير النخل، تلقيحه. (درخت را پيوند زد، يا گرد نرى زد).
التأبير: التشقيق والتلقيح».
[3]. معنى آن اين است كه، اگر كسى در زمين شخصى كه قبلًا آن را احياء
كرده وارد شود، و در آن درختى يا زراعتى بكارد كه به اين واسطه داراى حقى شود، چنين
حقى براى او ايجاد نمىشود.
ابن اثير مىگويد: (عبارت حديث: «ليس لعرق ظالم حق)» عرقٍ ظالمٍ (با
تنوين) خوانده مىشود، كه در اين صورت مضاف آن حذف شده، و در اصل، ذى عرقٍ ظالمٍ بوده؛
يعنى براى صاحب ريشهاى كه ظالم است و ملك ديگرى را غصب كرده، حقى نيست.
اسم الکتاب : قاعده لاضرر، ترجمه القواعد الفقهية المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 75