اسم الکتاب : صحیفه سجادیه المؤلف : حسین انصاریان الجزء : 1 صفحة : 174
جنود و لااعوان, و القز الباقي علي مر الدهور و خوالي سپاه و دستياران، و عزّت باقى كه با گذشت روزگاران و سالهاى
الْاَعْوامِ وَ مَواضِى الْاَزْمانِ وَالْاَيّامِ، عَزَّ سُلْطانُكَ عِزّاً لا حَدَّ گذشته، و زمانها و روزهاى سپرى شده باقى است، فرمانروايى و حكومتت چنان غالب است كه اول آن
لَهُ بِاَوَّلِيَّةٍ، وَ لا مُنْتَهى لَهُ بِاخِرِيَّةٍ، وَاسْتَعْلى مُلْكُكَ عُلُوّاً را حدى، و آخر آن را نهايتى نيست، و پادشاهيت چنان بلند پايه است كه همه چيز از دسترسى
سَقَطَتِالْاَشْيآءُ دُونَ بُلُوغِ اَمَدِهِ، وَلايَبْلُغُ اَدْنى مَااسْتَاْثَرْتَ به قلّه آن فرومانده است، و دورترين توصيف واصفان به پايينترين مرتبه از بلندى
بِهِ مِنْ ذلِكَ اَقْصى نَعْتِ النَّاعِتينَ، ضَلَّتْ فيكَ الصِّفاتُ، و رفعتى كه به خود اختصاص دادهاى نمىرسد، اوصاف در مقام وصفت سرگشتهاند،
وَ تَفَسَّخَتْ دُونَكَالنُّعُوتُ، وَ حارَتْ فى كِبْرِيآئِكَ لَطآئِفُ و تعريفها در پاى حضرتت از هم گيسختهاند، و در عرصهگاه كبريائيت دقيقترين
الْاَوْهامِ، كَذلِكَ اَنْتَ اللَّهُ الْاَوَّلُ فى اَوَّلِيَّتِكَ، وَ عَلى ذلِكَ تصورات سرگردانند، تو اى خداى ازلى در ازليتت اينچنين بودهاى، و دائم و جاودان
اَنْتَ دآئِمٌ لاتَزُولُ، وَ اَنَا الْعَبْدُ الضَّعيفُ عَمَلاً، الْجَسيمُ بر اين مرحله خواهى بود، و منم آن بنده با عمل اندك، و آرزوى
اَمَلاً، خَرَجَتْ مِنْ يَدى اَسْبابُ الْوُصُلاتِ اِلاّ ما وَصَلَهُ بسيار، كه وسائل پيوند با تو از كفم بيرون رفته مگر آنچه رحمتت آن را
اسم الکتاب : صحیفه سجادیه المؤلف : حسین انصاریان الجزء : 1 صفحة : 174