responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : آیینه پژوهش المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    الجزء : 1  صفحة : 11

آشنايى با كتابخانه آية الله العظمى مرعشى نجفى‌



كتابخانه حضرت آية اللَّه العظمى مرعشى نجفى اينك از مهمترين كتابخانه‌هاى دنياست. نفايس مخطوطات و نسخه‌هاى بعضاً منحصر بفرد آن، كتابخانه را از برجستگى ويژه برخوردار ساخته است.
متاسّفانه اين مركز بزرگ علمى و پژوهشى، آنچنانكه بايد و شايد معرفى نشده و شايد بسيارى از محصلان، فاضلان، استادان و پژوهشيان قم نيز بدرستى ندانند در زوايايى اين گنجينه بزرگ علمى چه گنج‌هايى نهفته است.
مجلّه آينه پژوهش كه شناسائى و شناساندن مراكز علمى و فرهنگى را وجهه همت خود ساخته است در اوّلين شماره - حُسن مطلع را - با حجة الاسلام و المسلمين آقاى دكتر سيّد محمود مرعشى توليت كتابخانه مصاحبه‌اى ترتيب داد تا در جهت شناساندن اين مركز گرانقدر و كم نظير اسلام خوانندگان و پژوهشيان را يارى رساند.
با سپاسمندى از جناب آقاى مرعشى، متن مصاحبه را مى‌خوانيد:
*62* س: در ابتدا از حضور حضرتعالى تقاضا مى‌كنيم مرورى بر چگونگى تشكيل و پيدايش كتابخانه حضرت آيت اللَّه العظمى مرعشى نجفى داشته باشيد.
ج: بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم - انديشه تأسيس اين كتابخانه، يك هسته اوّليّه دارد كه ساليانى قبل شكل گرفته است؛ ساليانى كه حضرت آيت اللَّه العظمى مرعشى در حوزه نجف اشرف مشغول تحصيل بودند. در آن سالها هجوم بيگانگان، بويژه انگليسيها، به فرهنگ اسلامى و ذخائر غنى آن شكلى جدّى و علنى گرفته بود. هر روز سايه شوم و كركس گونه اين يغماگران بر كتابخانه‌اى مى‌نشست و با يك نگاه سريع آنچه را مطلوب مى‌افتاد، گلچين مى‌كرد و مى‌ربود. واسطه‌هاى سودجويى كه به هيچ چيز جز سود شخصى نمى‌انديشيدند، دست اين يغماگران را به منابع عظيم فرهنگ اسلامى گشوده بودند و آنان را در اين سرقت يارى مى‌كردند. اينان همه جا را زير پا مى‌گذاشتند و از همه كس سراغ مى‌گرفتند تا نسخه خطى كم يابى را بيابند، و يا به مجموعه گرانبهايى دست پيدا كنند، آن‌گاه به بهايى اندك آن را به چنگ مى‌آورند و با سود كمى در اختيار اربابان خود مى‌گذاشتند.
با كمال تأسف، بى توجّهى و كم مهرى صاحبان و متوليان نُسخ خطى نسبت به حفظ ذخائر فرهنگ اسلامى، راه را براى سودجويان بى فرهنگ هموار كرده بود. آيت اللَّه العظمى مرعشى كه ناظر دلسوخته اين تاراج فرهنگى بودند، توان لازم و قدرت كافى را براى مقابله كامل با آن نداشتند. از اين رو ايشان تصميم گرفتند تا به قدر توان با اين پديده شوم مقابله كنند و در حدّ ميسور به حفظ ذخائر فرهنگ اسلامى بپردازند.
در ابتدا فهرستى از كتابهاى ارزشمند چاپى و نسخ خطى موجود در كتابخانه‌هاى شخصى و كتاب فروشيهارا تهيّه كردند، به اين اميد كه بتوانند آنها را خريدارى كنند و از بوته تاراج خارج كنند. خريد اين مجموعه بودجه زيادى لازم داشت كه ايشان فاقد آن بودند. به اين لحاظ از ضرورترين مخارج زندگى خود مى‌كاستند و زحمت نماز و روزه استيجارى را متحمل مى‌شدند تا مقدارى از آن بودجه را تأمين كنند. در همين راستا ايشان مى‌فرمودند كه مدّت شش ماه در پايان شب و پس از فراغت از درس و بحث، به برنج كوبى مى‌پرداختند و پول حاصل از آن تلاش را صرف خريد كتاب مى‌كردند.
تحمّل تنگدستى و زحمتِ كار و تلاش در راه حفظ ميراث فرهنگى اسلام، نه تنها بر ايشان گران نمى‌آمد، كه خوش و گوارا بود. شهد گوارايى كه نتيجه كار به كام ايشان مى‌نشاند، نه تنها خستگى را از تن ايشان مى‌زدود، كه مرارت حاصل از استهزا و تمسخر كسانى كه ايشان را به انجام كارى بيهوده متهم مى‌كردند؛ نيز مى‌ستُرد. كم نبودند افرادى كه رنج جستجو در ميان كتابهاى مختلف و گردآورى نسخ خطى گرد و غبار گرفته را يك رنج بيهوده و بى سرانجام مى‌دانستند؛ و نكوهش به ايشان را نوعى امر به معروف و هدايت و خيرخواهى تلقّى مى‌كردند. امّا هدف و انگيزه مقدس ايشان مانند خورشيدى نورانى نتيجه كار را مشخص مى‌كرد و به ايشان روشنى و گرماى لازم را مى‌بخشيد. حتّى آنگاه كه براى خريد كتاب رياض العلماء، تأليف ميرزا عبداللَّه عيسى افندى اصفهانى از دانشمندان قرن دوازده هجرى قمرى، ايشان توسط *63* مزدوران انگليسى دستگير و زندانى شدند و شبى را تا صبح با مرارت كامل در زندان انگليسيها گذراندند؛ خم به ابرو نياوردند و ناراحت نشدند. تنها غمى كه بر دل ايشان نشست، اين بود كه آن مزدوران كتاب را از كف ايشان ربودند. گر چه اجازه استنساخ آن كتاب را در مدّت بيست و چهار ساعت از آنها گرفتند و به كمك تنى چند از دوستان خود به استنساخ آن پرداختند؛ ولى كدورت حاصل از به يغما رفتن كتاب، با ايشان بود.
از ميان بردن منابع و ذخائر فرهنگى شيعه براى بى اعتبار جلوه دادن اين مذهب، يكى از اهداف استراتژيك و قديمى استعمارگر پير انگلستان بوده و هست. در اين جهت سرمايه گذارى هنگفتى شده بود: واسطه‌هاى سودجو مجموع كتابهاى در معرض فروش را - چه ارزشمند و چه فاقد ارزش - مى‌خريدند، تا بازار خريد كتاب كاملاً در كنترل آنان باشد. نتيجه اين سرمايه گذارى را شما امروز مى‌بينيد: نسخه‌هاى خطى و قديمى كُتب اربعه شيعه به راستى كم و ناياب است؛ در حالى كه نسخ خطى ديگر كتابها كه حتّى قديميتر از كُتب اربعه است، موجود مى‌باشد. اين نشان مى‌دهد كه در كنار ساختن مذاهب و فرقه‌هاى ساختگى و دروغى، از ميان بردن ذخائر فرهنگى و اصيل تشيّع نيز در راستاى هدف استعمارگران بوده است.
آيت اللَّه العظمى مرعشى نجفى از معدود كسانى بودند كه بر اين غارت ميراث فرهنگى دل مى‌سوزاندند و متأسف بودند و با تمام توان انديشه مقابله با آن را داشتند. امّا همان گونه كه عرض كردم، توان ايشان محدود بود. على رغم اين محدوديّت در توان و مشكلات ديگر، عنايات الهى شامل حال ايشان شد و معظم له توانستند مقدار زيادى از ذخائر فرهنگ اسلامى و شيعى را از اين تاراج برهانند. مجموعه گرانقدرى از اين ذخائر را تهيّه و گردآورى كردند و بخشى از آن را كه شامل نسخ خطى و كتب چاپى نفيس بود، قبل از تأسيس اين كتابخانه، به كتابخانه آستان قدس رضوى و كتابخانه مركزى دانشگاه تهران، و بويژه كتابخانه دانشكده الهيّات اهدا كردند؛ تا در آنجا محفوظ باشد و در اختيار محققان و علامندان قرار بگيرد. مجموعه‌اى كه ايشان به كتابخانه دانشكده الهيّات اهدا فرمودند، حدود سيصد و هفتاد جلد از كتابهاى فارسى نفيس خطى بود كه صورت اسامى آن در جلد اوّل فهرست كتابخانه دانشكده الهيّات آمده است، و در همان جا ياد شده كه هسته اصلى مخطوطات اين كتابخانه را مجموعه اهدايى ايشان تشكيل مى‌دهد.
اهميّت و حفظ ميراث فرهنگى اسلام همواره در ذهن ايشان جايگاه خاصّى داشته و دارد. هنگامى كه بناى مدرسه معظم له در قم به پايان رسيد و آماده بهره بردارى شد، يكى - دو اتاق آن براى مطالعه و كتابخانه اختصاص داده شد و بيشتر كتابهاى درسى و متون فقهى و تفسيرى، براى استفاده طلبه‌هاى مدرسه در آن وجود داشت. به مرور زمان افراد ديگرى نيز از خارج مدرسه براى استفاده از كتابخانه تشريف مى‌آورند. و از كتابهاى موجود استفاده مى‌كردند. رفته رفته به منابع بيشترى احساس نياز مى‌شد، و با فراهم آمدن منابع و كتابهاى جديد، فضاى محدود و بازدهى مطلوب آن ممكن نبود به اين لحاظ تصميم گرفته شد طبقه سوّم مدرسه ساخته شود و به عنوان كتابخانه مورد استفاده قرار بگيرد. اين كار انجام شد و اين كتابخانه در روز نيمه شعبان 1358 هجرى قمرى افتتاح شد. چندان زمانى سپرى نگشت كه دوباره احساس كمبود فضا شد و استقبال و تقاضا رو به فزونى داشت و مكان محدود بود. از اين رو حضرت آيت اللَّه العظمى مرعشى نجفى تصميم گرفتند بناى يك كتابخانه بزرگ و مستقل را پى ريزى كنند و مشكلات كمبود منابع و محدوديت فضا را بكاهند. حدود هزار متر زمين خريدارى شد و كلنگ بناى كتابخانه به زمين زده شد. مراحل تكميل بنا و آماده سازى آن چهار سال به طول انجاميد و بناى كتابخانه در چهار طبقه آماده بهره بردارى گشت. افتتاح رسمى آن نيز در نيمه شعبان 1394 هجرى قمرى انجام شد و كتابخانه با حدود شش هزار جلد كتاب شروع به كار كرد. فضاى كتابخانه جديد، استعداد گسترش گنجينه كتابهاى خطى و چاپى و ساير قسمتها را داشت؛ از اين رو تمام همّت و تلاش ما در گسترش و غناى آن به كار گرفته شد.
حضرت آيت اللَّه المظمى مرعشى قسمت اعظم كتابهاى خودشان را به كتابخانه اهدا فرمودند و هر روز به مجموعه ذخائر اين كتابخانه افزوده مى‌شد. در يك اقدام بعدى، حدود پانصد *63* متر زمين ديگر در جنب كتابخانه تهيّه شد و در آن بناى يك ساختمان پنج طبقه ريخته شد و پس از تكميل، به مجموعه بناى كتابخانه موجود افزوده گشت.
امروز كه حدود پانزده سال از اوّلين روز شروع كار كتابخانه با موجودى شش هزار جلد كتاب مى‌گذرد؛ تعداد كتابهاى چاپى موجود در آن از مرز دويست و پنجاه هزار جلد مى‌گذرد كه از اين تعداد، مجموع صد و سى و پنج هزار جلد آن فيش بردارى شده و بقيه در حال فيش بردارى است. نسخ خطى كتابخانه مجموعه‌اى بالغ بر بيست و پنج هزار جلد را تشكيل مى‌دهد كه بعضى از عناوين آن، خود مجموعه‌اى از چند كتاب و رساله را تشكيل مى‌دهد كه اگر تعداد آن عناوين نيز جداً به حساب آيد، اين مجموعه بالغ بر پنجاه تا شصت هزار نسخه خطى مى‌گردد. تاكنون بر اين مجموعه هفده جلد فهرست نگاشته و چاپ شده و جلد هجدهم آن نيز در دست چاپ است. در هر جلد از اين فهرستها، چهارصد كتاب معرّفى گشته است.
مجموعه ذخائر اين كتابخانه در حال فزونى و گسترش است. زيرا از ارسال كتابهاى اهدايى يا وقفى به كتابخانه، بعضى از صاحبان كتابخانه‌هاى كوچك شخصى و نسخ خطى، كتابها و نسخ خود را به اين كتابخانه اهدا و يا وقف مى‌كنند. همچنين بنا به تصويب شوراى عالى انقلاب فرهنگى، كليّه ناشرين موظفند تعداد پنج جلد از آثارى كه منتشر مى‌كنند، به پنج كتابخانه بزرگ كشور، يعنى كتابخانه آستان قدس رضوى، كتابخانه مجلس شوراى اسلامى، كتابخانه مركزى دانشگاه تهران، كتابخانه ملّى و اين كتابخانه هديه كنند. لذا از اين طريق، تازه‌ترين آثار منتشر شده به كتابخانه ارسال مى‌گردد. همه ساله نيز نماينده‌اى از سوى كتابخانه در نمايشگاه‌هاى مختلف كتاب كه در خارج از كشور تشكيل ميشود شركت مى‌كند و آخرين كتابهاى منتشر شده از سوى ناشران، بويژه ناشران كشورهاى عربى، و خصوصاً لبنان و سوريه، خريدارى مى‌كند و به اين كتابخانه ارسال مى‌گردد.
در مسافرتهايى كه گاه و بيگاه اينجانب بنا به دعوت كتابخانه‌ها به خارج از كشور دارم؛ كتابهاى مختلفى كه در رابطه با جهان اسلام و يا ايران است به زبانهاى مختلف چاپ و منتشر شده است خريدارى مى‌كنم. گاهى نيز كتابخانه‌هاى شخصى كه در آن مجموعه‌اى از كتابهاى مختلف خطى و چاپى موجود است، براى فروش به اين كتابخانه پيشنهاد مى‌شود.
غير از كتابهاى عربى، بيشترين كتابهاى خارجى زبان اين كتابخانه، از طريق مبادله فرهنگى با مراكز تحقيقاتى و كتابخانه‌هاى بزرگ جهان تأمين مى‌گردد. از هر كتابى كه توسط كتابخانه ما چاپ و منتشر مى‌گردد، يك نسخه براى مراكز ارسال، و آنان نيز متقابلاً كتابهاى منتشره خود را به اين كتابخانه ارسال مى‌دارند. تمام تلاش ما بر اين است كه هر مقدار كتاب و نسخه خطى نفيس كه براى فروش به اين كتابخانه عرضه مى‌شود، خريدارى كنيم.
اكثر قريب به اتّفاق كتابهاى خطى اين كتابخانه، غير از آنهايى كه حضرت آيت‌اللَّه‌العظمى مرعشى نجفى وقف فرموده‌اند، خريدارى شده است؛ چرا كه در ميان كتب واقفين و اهدا كنندگان، كمتر نسخ خطى ديده مى‌شود. س: حضرتعالى اشاره‌اى داشتيد كه گنجينه نسخ خطى كتابخانه از بيست و پنج هزار جلد تشكيل شده است خواهشمند است از اين گنجينه عظيم و كم نظير، اطلاعات بيشترى در اختيار خوانندگان بگذاريد.
ج: بيش از شصت درصد از مخطوطات اين كتابخانه به زبان عربى، و بقيه به زبان فارسى و اردو مى‌باشد. بعضى از آنها مجموع چندين رساله بزرگ و كوچك، در يك مجلد هست. اكثر نسخه‌هاى خطى اين كتابخانه منحصر به فرد است. در ميان آن، نسخه‌هايى به خط مبارك علماى بزرگ شيعه ديده مى‌شود.
همچنين نسخه‌هايى وجود دارد كه براى بزرگان از علماى شيعه قرائت شده و آنان صحّت متن را تصديق كرده و اجازه بهره بردارى از آن را داده‌اند. در اين مجموعه، خط مبارك عالمان بزرگى مانند شيخ طوسى، محقق اوّل، علاّمه حلّى فخرالمحققين، سيد حيدر آملى، شهيد ثانى، علاّمه مجلسى، شيخ حرّ عاملى، ميرداماد، شيخ بهائى، آخوند ملا صدرالدّين *65* شيرازى، فيض كاشانى همچنين شيخ انصارى شيخ فضل اللَّه نورى و... موجود است. قديميترين نسخه خطى اين مجموعه كه تاريخ دارد، بخشى از قرآن مجيد است كه به خط على بن هلال، مشهور به ابن بوّاب كاتب بغدادى است. اين بخش شامل دو جزء از قرآن مجيد است كه در سال 392 هجرى قمرى در بغداد نوشته شده و پايان آن، نام كاتب و تاريخ نگارش آن موجود است. البته نسخه خطى ديگرى از قرآن مجيد به خط كوفى وجود دارد كه طبيعتاً بايد قبل از نسخه ابن بوّاب نگارش يافته باشد؛ امّا تاريخ نگارشِ آن مشخص نيست. حتى در يك نگاه گذرا به مجموعه نسخ خطى كتابخانه آيت اللَّه العظمى مرعشى نجفى، ارزش آن به خوبى مشخص مى‌شود. اشاره‌اى به بعضى از نسخ موجود در اين كتابخانه، جهت آشنايى بيشتر با اين مجموعه، خالى از فايده نيست:
1- چند برگ قرآن كوفى؛ از قرن سوّم هجرى.
2- دو جزء قرآن به خط على بن هلال، معروف به ابن بوّاب كاتب بغدادى؛ به تاريخ 392 ق.
3- اعراب القرآن؛ 446 ق.
4- دو جلد تفسير تبيان شيخ طوسى كه بر ايشان قرائت شده است؛ به تاريخ 455 ق.
5- نهج البلاغه؛ 469؛ يا 499 ق.
6- نهايه شيخ؛ 507 ق.
7- مبسوط شيخ؛ 507 ق.
8- معجم الصحابه بغوى؛ 513 ق.
9- نهج البلاغه، با اجازه بر روى آن؛ 529 ق.
10- رسائل صابى؛ 533 ق.
11- نهايه شيخ؛ 535 ق.
12- نزهة القلوب؛ 543 ق.
13- الجمل الهادية؛ 572 ق.
14- ارشاد مفيد؛ 565 ق.
15- بصائر الدرجات؛ 591 ق.
16- رجال كشى؛ 577 ق.
17- انتصار سيد مرتضى؛ 591 ق.
18- دو جلد من لايحضر؛ قرن ششم.
19- مجموعه رسائل مفيد؛ قرن ششم.
20- المزار؛ قرن ششم.
21- نهج البلاغه؛ 649 ق.
22- تفسير ينابيع العلوم؛ 661 ق.
23- شفاى ابن سينا؛ 622 ق.
24- نهج البلاغه؛ 677 ق.
25- صحيفه سجاديّه؛ 695 ق.
26- الجمع بين الصحيحين، 675 ق.
27- ذخيره خوارزمشاهى؛ 686 ق.
به طور كلّى كتابهاى قرن پنجم به بعد در اين كتابخانه بسيار است كه اگر بخواهيم اسامى همه آنها را بياوريم، بيش از آن است كه در اين مختصر بگنجد.
قسمت اعظم مجموعه كتب خطى، حاصل رنج بسيار و زحمت توانفرسايى است كه حضرت آيت‌اللَّه العضمى مرعشى در گردآورى آن متحمل شدند؛ كتابهايى كه از چنگال واسطه‌هاى انگليسى به دور نگه داشته شد. زمانى كه اين واسطه‌ها در همه جاى نجف، بويژه در بازار قيصريه، چوب حراج و تاراج را به ذخائر فرهنگ اسلامى مى‌زدند؛ تمام تلاش ايشان صرف اين مى‌شد كه تا حدّ ممكن بخشى از اين ميراث فرهنگى و ذخائر گرانبها حفظ شود. البته تلاش ايشان در مقابل آنچه كه آنان به پشتوانه سرمايه‌هاى هنگفت خود از عراق خارج مى‌كردند، بسيار محدود بود. امّا همين تلاش محدود كه از علاقه و توجّه ايشان به اين ذخائر فرهنگى سرچشمه مى‌گرفت؛ هسته اصلى و مركزى اين مجموعه را فراهم ساخت. اگر تنگناهاى اقتصادى و يا ملامتهاى افراد بى توجّه مى‌توانست اراده ايشان را سُست كند؛ امروز اين مجموعه را نداشتيم.
بعدها كه من نيز افتخار همراهى ايشان را در گردآورى ذخائر فرهنگى اسلام داشتم؛ خود ناظر ملامت افرادى بودم كه به ظاهر و بنا به نيّت خود براى ايشان خيرخواهى و دلسوزى مى‌كردند. آنان مى‌خواستند ايشان را از ميان انبوه اوراق خاك گرفته نجات دهند و به ايشان پيشنهاد مى‌كردند كه اگر مى‌خواهيد كتابخانه‌اى داشته باشيد، چه بهتر كه از كتابهاى چاپى امروز كه با چاپهاى خوب و جلدهاى تميز و قشنگ همه جا فراوان است، تهيّه كنيد و خود را از رنج جستجو در ميان اوراق برهانيد. امّا ايشان در پرتو هدف و انگيزه مقدّس خود، *66* ثابت و استوار ماندند، حتّى در سال 1343 ق در زمان مرحوم آيت‌اللَّه حاج شيخ عبدالكريم حائرى كه ايشان از نجف اشرف به قم آمدند؛ اين انگيزه و هدف را با خود داشتند و اينجا هم چه در لابلاى انبوه كتابها و اوراقى كه در مدرسه فيضيه بدون كمترين توجّهى انباشته شده بود؛ و چه در مكانهاى ديگر، هدف خود را تعقيب مى‌كردند و به نتايجى هم رسيدند.
البته علماى پيشين ما سعى كامل و تلاش بسيار در حفظ ذخائر اسلامى داشتند و اين امر از ميان حوادث اندوهبارى كه بر ميراث فرهنگى ما گذشته، به خوبى مشاهده مى‌شود. چندين بار مجموعه آثار فرهنگ اسلام توسّط دشمنان به آتش كشيده شد: كتابخانه شيخ طوسى را به آتش كشيدند؛ در حمله مغولها به ايران در نيشابور، كتابخانه‌اى را با حدود هشتاد هزار جلد كتاب آتش زدند و تمامى آن را سوزاندند؛ بعد از حمله افاغنه به ايران و تسلّط آنان بر اين سرزمين، معروف است كه سوخت حمامهاى اصفهان را تا مدّتى از كتابهاى علماى بزرگ شيعه تأمين مى‌كردند؛ و حوادث ديگر از اين قبيل.
بنابراين آنچه امروزه به دست ما رسيده است، حكايت از رنج فراوان و سعى و تلاش بسيارى دارد كه در حفظ آن عالمان و بزرگان پيشين كوشيده‌اند. بنابراين ما بايد با تمام وجود در حفظ اين آثار بكوشيم و آن را از دسترس حوادث دور نگه داريم.
اگر تب حسّاسيّت حفظ ميراث فرهنگى در ميان بزرگان ما فرو نمى‌نشست و رو به ضعف نمى‌گذاشت و همان حساسيّت عالمان بزرگ سلف حفظ مى‌شد؛ استعمارگر پير نمى‌توانست نسخ خطى و اصيل كتب اربعه شيعه را در راستاى اهداف پليد خود تا حد نايابى نابود كند. و بعد ادّعا كند كه مذهب تشيّع اصل و بنيادى در تاريخ صدر اسلام نداشته، و ساخته و پرداخته دست حكّام و زمامداران صفويه است. س: همان گونه كه حضرتعالى نيز فرموديد، حفظ و نگهدارى ذخائر فرهنگى اسلام بسيار لازم و با اهميّت است. در اين راستا شما براى حفاظت از مجموعه‌اى كه در اختيار داريد، چه تدابيرى را انديشيده‌ايد؟
ج: مجموعه آثارى كه ما در اختيار داريم، به دو بخش كلّى آثار خطى كهن و آثار غير خطى و جديد تقسيم مى‌شود. و لذا به دو نوع مراقبت و نگهدارى احتياج دارد: يك مراقبت عمومى كه شامل تمام اين آثار مى‌شود؛ و ديگر مراقبتهاى ويژه كه مخصوص آثار خطى و كهن است. در بخش مراقبتهاى ويژه در مرحله اوّل تصميم گرفته شده است از كليّه اين آثار ميكروفيلم تهيّه شود؛ تا بنابر احتياط اگر اصل نسخه دستخوش آفتى شد؛ حداقل ميكروفيلم آن موجود باشد. تاكنون در حدود پنج هزار نسخه ميكروفيلم شده و بقيه نيز در حال انجام يافتن است.
چون كليّه نسخ خطى نفيس و اكثر آنها منحصر به فرد است، در اختيار مراحعه كنندگان معمولى قرار نمى‌گيرد. چرا كه استفاده از اين نسخ شيوه و آداب بخصوصى دارد كه عدم رعايت آن، عمر نسخه را كوتاه مى‌كند و گاهى نيز آن را از بين مى‌برد. به عنوان مثال در مطالعه اين نسخه‌ها، هيچگاه نبايد براى ورق زدن آن از رطوبت دست كم گرفت؛ چرا كه رطوبت بر روى جوهر و كاغذ آن اثر نامطلوب مى‌گذارد و رفته رفته كلمات حاشيه آن محو و ناخوانا مى‌شود.
هرگاه يكى از نسخ خطى كتابخانه بنا به ضرورتى مورد نياز يك محقق باشد، آن را با نظارت يك فرد مسؤول در مدّت مشخصى داخل سالن ويژه كتابخانه در اختيار او مى‌گذاريم. البته ما *67* چنين مشكلى را در مورد ارائه ميكروفيلم از اين آثار خطى به اشخاص حقيقى يا حقوقى كه در جهت تأليف و تحقيق به آن نيازمند باشند، نداريم. و هرگاه تقاضايى به ما برسد اقدام مى‌كنيم.
از جمله مراقبتهاى ويژه از نسخ خطى و آثار كهن، عدم تهيّه زيراكس از صفحات آن است، چراكه حرارت دستگاه زيراكس باعث خشك شدن صفحات كتاب مى‌گردد و به مرور زمان صفحات خشك شده، شكسته و خورد مى‌شود. بنابراين تنها طريق مجاز تكثير اين نسخ، استنساخ و يا تهيّه ميكروفيلم از آن است.
در بخش مراقبتهاى عمومى كه شامل تمام ذخائر كتابخانه مى‌شود؛ در كتابخانه‌هاى ايران نسبت به دو آفت آتش سوزى و موريانه بيشترين توجّه را بايد داشت؛ چرا كه اين دو آفت، كتابخانه‌هاى ما را نسبت به آفات ديگر بيشتر تهديد مى‌كند. در مورد آتش سوزى، كتابخانه داراى دستگاههاى تمام اتوماتيك مجهز به چشم الكترونيك مى‌باشد كه با احساس كوچكترين دود، در ابتدا زنگهاى هشدار دهنده آن به صدا در مى‌آيد؛ و در صورتى كه عكس العمل مناسبى صورت نگيرد، كپسولهاى حاوى گاز بالن اين دستگاه به طور اتوماتيك به پخش گاز مى‌پردازد. اين گاز فوراً حريق را خاموش مى‌كند؛ بدون اينكه بر خلاف ديگر گازهاى اطفاى حريق، بر روى كتابها اثر سوئى بگذارد.
براى مقابله با آفت موريانه اخيراً كتابخانه به دستگاهى مجهز شده است كه حالت قرنطينه براى كتابها دارد. كتابهايى كه مورد هجوم موريانه قرار گرفته و يا در معرض هجوم بوده است، به مدت هفتاد و دو ساعت در اين دستگاه كه داخل آن حاوى گازى براى موريانه زدايى و استرليزه كردن كتاب است، قرار مى‌گيرد. كتابهايى كه از اين قرنطينه بگذرند، براى هميشه استرليزه مى‌شوند و نسبت به موريانه در امان خواهند بود. س: در ميان فرمايشات حضرتعالى اشاره‌اى بود به مبادله ميان انتشارات كتابخانه حضرت آيت اللَّه العظمى مرعشى با ديگر كتابخانه‌ها و مراكز فرهنگى؛ شما وجود چنين رابطه‌اى را در راستاى حيات مفيد و فعّال كتابخانه در چه حد از ضرورت مى‌دانيد؟
ج: اصولاً يك كتابخانه يا مركز فرهنگى بزرگ، بدون ارتباط با ديگر مراكز فرهنگى و كتابخانه‌هاى داخل و خارج كشور نمى‌تواند فعّاليّت كامل و مفيدى داشته باشد. در يك ارتباط خوب و مفيد با ديگر مراكز فرهنگى امكان سرويس دهى مطلوب و فايده رسانى مفيد بيشتر فراهم مى‌گردد. اطلاع از ذخائر و امكانات ديگر كتابخانه‌ها و مراكز فرهنگى و داشتن آثار منتشر شده آنها، امكان سرويس دهى و فايده رسانى را فراهم مى‌كند. در همين راستا اين كتابخانه با بيش از سيصد و شصت مركز علمى، آكادمى، دانشگاه و كتابخانه‌هاى بزرگ - اعم از داخل و خارج از كشور - ارتباط و مكاتبه و مبادله پاياپا دارد؛ تا بتواند چنين سرويس دهى و فايده رسانى مطلوبى را داشته باشد. ره‌آورد چنين ارتباطى براى اين كتابخانه، آرشيو كتابهاى خارجى آن است كه بيش از پانزده هزار جلد كتاب در موضوعاتى مانند اسلام، ايران و علوم مختلف را در خود گنجانده است.
اكثر كتابهاى اين مجموعه از طريق همان رابطه پاياپا و مبادله منشورات، گردآورى شده است. آنچه كتابخانه‌ها و مؤسسات فرهنگى خارج در زمينه مسائل مورد نياز ما منتشر *68* ساختند، براى ما فرستادند. ما نيز در مقابل، يك جلد از كليّه منشورات خود را براى آنها فرستاديم. در نتيجه همين رابطه، ما مجموعه‌اى متشكل از دو هزار كتاب عكسى مخصوص داريم. ميكروفيلمهايى كه از كتابهاى خطى موجود در كتابخانه‌هاى خارج از كشور گرفته شده، از روى آنها عكسى تهيّه گشته و به صورت كتاب‌هاى عكسى، مجموعه‌اى در دو هزار جلد را تشكيل داده است. اين ميكروفيلمها از روى نسخ خطى موجود در كتاب خانه‌هاى مختلف از جمله كتابخانه ملّى پاريس، كتابخانه بريتانيا در لندن، كتابخانه چستربيتى در دوبلين، كتابخانه اسكوريال در اسپانيا، كتابخانه واتيكان، كتابخانه آمپروزيانا در ميلان ايتاليا، كتابخانه ظاهريه دمشق، كتابخانه دارالكتب قاهره، و كتابخانه‌هاى تركيه و هند و پاكستان، تهيّه شده است. البته اين بخش بسيار كوچك و محدودى از كتابخانه‌ها و مراكز فرهنگى است كه ما با آنها ارتباط داريم؛ ذكر اسامى و مشخصات تمامى آنها در اين مقال نمى‌گنجد. از جمله ما فقط در آمريكا با بيش از هشتاد مركز فرهنگى، از قبيل كتابخانه كنگره ارتباط فرهنگى داريم. اخيراً تصميم گرفتيم از كتابهاى عكسى كه اصل نسخه آنها در كتابخانه‌هاى ديگر نگهدارى مى‌شود و ما عكس آنها را داريم، فهرستى منتشر كنيم و در اختيار علاقه‌مندان بگذاريم.
البته اين نكته قابل تذكر است كه در اين چند سال اخير كه روابط دولت جمهورى اسلامى ايران با ديگر كشورها نوساناتى داشته، ما هم در ارتباطهاى خود كم و بيش چنين نوساناتى را داشتيم. امّا خوشبختانه فعلاً تصميماتى گرفته شده است كه از طريق آن جبران كمبودهاى هفت - هشت سال گذشته بشود و از اين ناحيه، كتابخانه كمبود و مشكلى نداشته باشد و بتواند آثار مفيد و لازم منتشر شده را كسب كند. س: حضرتعالى در يك نگاه گذرا، بعضى از عناوين نسخ خطى موجود در كتابخانه را به اجمال مرور كرديد. لطفاً در مورد عناوين كلّى كتابهاى چاپى نيز چنين مرور كوتاهى داشته باشيد؟
ج: يك نگاه اجمالى و مرورى - هر چند كوتاه - بر عناوين مجموعه كتابهاى چاپى كه از مرز دويست و پنجاه هزار جلد گذشته و هر روز در حال افزايش است، فرصت زيادى مى‌طلبد. امّا در يك نگاه بسيار كلّى و گذرا يادآورى مى‌شود كه در حدود صد و سى و پنج هزار جلد از كتابهاى چاپى اين كتابخانه فيش بردارى شده و بقيه نيز در حال فيش بردارى است. عناوين كلى اين مجموعه عبارتست از:
1- فرهنگ اسلامى: در اين بخش مجموعه عناوين بسيارى كه در رابطه با مكتب اسلام است، قرار مى‌گيرد. از قبيل: علوم اسلامى، تاريخ اسلام، فرهنگ، تمدن، هنر اسلامى و...
2- فرهنگ تشيّع: در اين بخش منابع فرهنگ شيعى در موضوعاتى مانند كلام، تفسير، فقه تاريخ و غيره جاى مى‌گيرد.
3- فرهنگ عمومى: اين بخش شامل عناوينى در فرهنگ عمومى، از قبيل علوم مختلف و گوناگون، تاريخ جهان و ايران، فرهنگ ملل و اقوام گوناگون، هنرهاى مختلف، علوم غريبه، و عناوين كوچكترى مانند موسيقى، شطرنج و... مى‌شود.
در اين بخش كتابهاى چاپى نيز مجموعه بسيار نفيسى از كُتب چاپى بسيار كهن موجود است و مربوط به اوايل پيدايش صنعت چاپ مى‌شود. به عنوان نمونه مى‌توان از كتاب تحرير *69* اقليدس كه پانصد سال پيش چاپ شده است، يا انجيل و كتاب قانون ابن سينا كه در اوايل پيدايش صنعت چاپ در رُم به چاپ رسيده، نام برد. در بخش كتابهاى چاپى مجموعه‌اى از كليّه كتابهاى فرقه‌هاى دينى، از قبيل وهابيّت، بهائيّت، همچنين كتابهاى گروهكهاى سياسى در جايگاه مخصوص وجود دارد كه مى‌تواند مورد استفاده محققان و مؤلفان معتبر قرار بگيرد. اين بخش كتابخانه از ناحيه كتابهاى مصادره‌اى كه از گروهكهاى مختلف ضبط شده است، تغذيه گشته و مى‌شود. س: آيا آرشيو روزنامه و مجلات نيز داريد؟
ج: در حال حاضر چنين آرشيوى نداريم، امّا تصميم جدى بر اين است كه چنين آرشيو مهمّى تشكيل شود؛ چرا كه موجودى روزنامه‌هاى قديمى، از قبيل روزنامه‌هاى چاپ سنگى و روزنامه‌هاى زمان مشروطيّت، بد نيست. علّت اينكه تاكنون اقدام به آرشيو آنها نشده، كمى وقت و اولويّت آرشيو كتابها بوده است. س: اين كتابخانه بر اساس كدام متد كتابدارى مى‌شود؟
ج: در حال حاضر شيوه و متد ما سنتى و قديمى است. براى كتابها سه نوع فيش وجود دارد: فيشهاى سفيد رنگ و بر اساس نام كتابها؛ فيشهاى سبز رنگ و بر اساس موضوع كتابها؛ و فيشهاى صورتى رنگ و بر اساس مؤلف كتابها. هر سه دسته از فيشها بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است.
البته همان گونه كه ضرورت اقتضاء مى‌كند، اگر بخواهيم همپاى ديگر مراكز فرهنگى خوب دنيا حركت كنيم و به سرويس دهى مطلوب و متناسب با زمان بپردازيم، تصميم جدّى داريم كه در آينده‌اى نه چندان دور سيستم كتابدارى جديد را پياده كنيم. البته اين خود مقدمه كامپيوترى كردن سيستم كتابدارى اينجا مى‌شود، گرچه آن موقع نيز سيستم سنّتى كنونى باقى خواهد ماند و مورد استفاده كسانى كه مايل باشند از آن بهره بگيرند، قرار خواهد داشت. س: تعداد اعضاى اين كتابخانه چند نفر است؟
ج: براى آقايان محققين و طلبه‌ها كه محدوديتى در استفاده از كتابخانه نيست و احتياج به كارت عضويّت ندارند. ولى تعداد آقايان ديگرى كه با شرائط خاص عضو اين كتابخانه مى‌شوند و كارت عضويّت دارند؛ اكنون شش هزار و ششصد و چهل نفر هست. و روزانه - به طور متوسط - هزار و پانصد، تا دو هزار نفر از اين كتابخانه استفاده مى‌كنند. كتابخانه متأسفانه به علّت كمبود مكان و محدود بودن سالن مطالعه، فعلاً از پذيرفتن خواهران معذور است. همچنين به علّت وجود كتابهاى بسيار نفيس و گرانسنگ و رعايت احتياط كامل در حفظ و نگهدارى آن، اين كتابخانه بخش امانى ندارد و كتاب را براى مدّتى به صورت امانت در اختيار اعضا قرار نمى‌دهد. س: حضرتعالى اشاره به كمبود مكان داشتيد. براى توسعه كتابخانه و رهايى از اين مشكل به چه طرحهايى انديشيده‌ايد؟
ج: بله، از چندين وقت پيش احساس كمبود مكان مى‌شد. غير از اينكه اين كمبود سرويس دهى ما را تا حدى با مشكل روبرو كرده است و با اين افزايش حجم كتاب، تا يك سال آينده، كتابخانه محل نگهدارى كتابهاى جديد را هم نخواهد داشت.
از اين رو دير وقتى است كه به فكر توسعه كتابخانه هستيم و در اين زمينه اقداماتى انجام شده است.
در زمان حيات شريف حضرت امام خمينى - قدس سره الشريف - *70* مسأله كمبود مكان را خدمت ايشان عرض كرديم و ايشان طى حكمى دولت را مأمور همكارى كامل با ما در جهت رفع اين مشكل فرمودند كه صورت اين حكم موجود است. البته قبل از آن خدمت جناب آقاى مير حسين موسوى - نخست وزير وقت - كه از كتابخانه ديدارى داشتند، مشكل كمبود مكان مطرح شد. و ايشان قطعه زمين به مساحت هشت صد متر (ساختمان قديمى شركت بيمه) كه در جنب كتابخانه و در اختيار دولت بود، به ما واگذار فرمودند. متعاقباً مقدار ديگرى هم از خانه‌هاى اطراف كتابخانه خريدارى شد كه در مجموع دو هزار متر زمين براى افزايش به مساحت هزار و پانصد مترى كتابخانه آماده گشت.
براى تهيّه نقشه بناى جديد كتابخانه، مهندسان و كارشناسان مربوطه را به كتابخانه‌هاى مهم و بزرگ دنيا فرستاديم؛ تا ضمن ديدار از بناى كتابخانه، نقشه ساختمان آنها را نيز بگيرند؛ و از ميان آنها به بهترين و جامعترين طرح دست يابيم. سرانجام پس از يك سال و نيم، طرح مطلوب آماده شد. اين طرح كه إن شاء اللَّه - هر چه زودتر كلنگ شروع آن به زمين مى‌خورد، حدود چهارده هزار متر در هفت طبقه زير بنا دارد. در اين طرح مخزن كتب خطى كاملاً در زير زمين و به گونه ضد اتم ساخته مى‌شود. مخزن بتونى فوق استحكام و به صورت شناور كه حتّى در مقابل بمباران اتمى نيز مصون است. طبيعتاً اين مخزن در مقابل زلزله با ريشترهاى معمولى و موشك باران و انفجارها نيز مصون خواهد بود.
در همين بمباران و موشك باران اخير قم توسّط رژيم بغداد از جمله نگرانيهاى ما مخزن كتب خطى كتابخانه بود كه اگر موشك يا بمبى به آن اصابت مى‌كرد، معلوم نبود چه بشود. - بحمد اللَّه و منّه - چنين پيش آمدى نشد؛ ولى نسبت به آينده بايد كاملاً رعايت مسائل ايمنى بشود.
قسمتى از بنا در طرح جديد به بيمارستان كتاب، يعنى بخش آسيب‌شناسى و ترميم آسيبها؛ قسمتى به كارگاههاى مجهز صحافى كتب خطى و ديگر كتب؛ همچنين قسمتى براى خدمات جنبى از قبيل تهيّه ميكروفيلم و ظهور فيلم و مسائل ديگر اختصاص يافته است. ديگر ضروريات يك كتابخانه مجهز و همچنين مكانهاى لازم براى استقرار تجهيزات كامپيوترى نيز در نظر گرفته شده است. در طرح جديد قسمتى خاص براى محققان در نظر گرفته شده است كه آنان بتوانند رأساً از منابع مورد نياز استفاده كنند. جداى از سالن آمفى تئاتر، سالنهاى سمعى و بصرى هم براى استفاده نابينايان و ناشنوايان در نظر گرفته شده است.
س: حضرتعالى در يك مقايسه ميان كتابخانه حضرت آيت اللَّه العظمى مرعشى و ديگر كتابخانه‌هاى معتبر كشور، چه جايگاهى را براى آن ارزيابى مى‌كنيد؟
ج: اين كتابخانه از نظر داشتن ذخائر فرهنگ اسلامى و بويژه فرهنگ شيعى، از جنبه كمّى و كيفى بر ديگر كتابخانه‌ها، حتّى كتابخانه آستان قدس رضوى پيشى گرفته *71* است. كتابخانه آستان قدس رضوى از نظر دارا بودن كتابهاى بسيار نفيس هنرى، مينياتورى و قرآنهاى نفيس، به راستى غنى و مقام اوّل را دارد. امّا اين كتابخانه بنابر اينكه هدف اصلى مؤسس و گردآورنده آن، مجموعه كتابهاى خطى و نفيس در زمينه فرهنگ اسلام متمركز بوده است، در زمينه‌هاى هنرى و مينياتورى به پاى آن نمى‌رسد. امّا در فرهنگ اسلامى از آن غنيتر است.
و امّا كتابخانه‌هاى خارج از كشور. در زمينه فرهنگ اسلامى، بيشتر به منابع اهل سنّت تكيه و دسترسى داشتند. و به اين لحاظ از نظر منابع فرهنگ تشيع بسيار ضعيف و محدود مى‌باشند.
قبل از پيروزى انقلاب اسلامى، از ايران كتاب خاصّى به كتابخانه‌هاى بزرگ دنيا ارسال نمى‌شد؛ تنها چندين كتاب كه مربوط به جشنهاى دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهى بود، ارسال گشته بود؛ و خيلى از كتابخانه‌ها تصوّر مى‌كردند كه تنها همين چندين كتاب در ايران منتشر شده است.
وقتى ما بعد از انقلاب كتابهايى را به كتابخانه‌هاى دنيا ارسال كرديم، آنها به ديده تعجّب مى‌نگريستند. امروزه ما ضمن ارسال منابع شيعه، كاتالوگهايى نيز از انتشارات موجود براى آنها مى‌فرستيم. س: حضرتعالى اشاره فرموديد كه شما هم از ساليانى پيش در گردآورى نسخ خطى سهيم هستيد و فعّالانه به اين امر مهم اهتمام مى‌ورزيد. بنابراين بايد در اين جهت خاطرات بسيارى داشته باشيد. لطفاً برخى از خاطرات خود را در اين زمينه بازگو بفرماييد.
ج: خاطرات من در اين زمينه بسيار زياد است: خاطرات شيرين و تلخ كه از ميان آنها مى‌توان خيلى مطالب را فهميد. از جمله كيفيّت برخورد تأسف آور ما با ذخائر فرهنگى بسيار غنى كه از پيشينيان براى ما به ارمغان مانده است، و ضرورت سر و سامان دادن به اين مسأله حياتى و گردآورى و حفاظت مطلوب اين آثار.
يك روز جناب آقاى والد به من تلفن فرمودند كه بيا منزل يك آقايى آمده و نسخه خطى را براى فروش آورده است. بنده رفتم و ديدم كتابى در علم جَفْر است. از آن شخص سؤال كردم باز هم كتاب خطى داريد؟ گفت: نه؛ تنها يك سرى اوراق دارم. گفتم: منزلتان كجاست؟ گفت: كاشان. پرسيدم: چه وقت به كاشان بر مى‌گرديد؟ گفت: همين ساعت عازم هستم. من نيز همراه ايشان رفتم كاشان. وارد منزل ايشان كه شدم، سراغ اوراق را گرفتم. گفت درون طويله‌اى است كه پدران ما در آنجا چهار پايان خود را نگه مى‌داشتند. رفتم آنجا و از ميان انبوه گرد و خاك اوراق زيادى را درآوردم و مشغول مطالعه و بررسى آنها شدم. (در اينجا داخل پرانتز بايد اين مطلب را عرض كنم كه از جمله الطاف خداوند متعال به اينجانب اين است كه در اثر ممارست زياد با نسخ خطى كهن، در زمينه كتابشناسى و نسخه‌شناسى مهارتى به دست آوردم كه از نوع كاغذ و خط، تاريخ كتابت آن را حدس مى‌زنم.) در بررسى اوّليه حدس زدم كه تاريخ كتابت آن اوراق، اواخر قرن پنجم و اوايل قرن ششم است و كاملاً نظرم را جلب كرد. در ميان آنها چندين ورق، به هم متصل بود كه در همان نگاه اوّل مشخص شد كه كتابى است در علم كلام؛ امّا اين كتاب ابتدا و انتها نداشت. در حالى كه من با توجّه و علاقه كامل مشغول بررسى آن اوراق بودم، خانم آن مرد از بيرون به صداى بلند گفت: آقا چرا خودتان را معطل كرديد، خدا پدرتان را بيامرزد ما حاضر هستيم يكى چيزى به شما بدهيم كه ما را از شرّ اين اوراق خلاص كنيد. لطفاً تمام اينها را از اينجا ببريد! من گفتم باشد شما يك چادر رختخواب پيچ بياوريد؛ آن خانم ضمن اينكه چادر را آورد، گفت: اين هم دستمزد شما كه اين خاك و خوله‌ها را از اينجا مى‌بريد. من تمام آن اوراق را بستم، مقدارى هم پول به آن آقا دادم كه او خيلى خوشحال شد و به ديده تعجب مى‌نگريست و كتابها را به قم آوردم. سپس از ميان اين اوراق، مجموعه‌اى از رسائل شيخ مفيد كه در اواخر قرن پنجم نوشته شده بود، به دست آمد. يكى - دو نسخه منحصر به فرد هم در ميان آنها بود كه هر كدام شامل ده تا پانزده رساله بود كه اصل اين نسخه‌ها، در كتابخانه مرحوم فيض كاشانى بوده است و ايشان به لحاظ اينكه مبادا اين نسخه‌ها از ميان برود، به كاتب خود دستور فرموده بودند كه آنها را استنساخ بكند.
*72* همچنين روزى ديگر نامه‌اى براى ما رسيد كه فردى نوشته بود پدرم اهل علم و روحانى بوده و درگذشته است. مقدارى كتاب قديمى از ايشان به جا مانده است كه مى‌خواهيم آنها را بفروشيم، اگر شما مايل هستيد براى خريد به اينجا بياييد. نامه قبل از ظهر يك روز زمستانى بسيار سرد به دست من رسيد. من بلافاصله و بدون درنگ به همراه يك راننده روانه بابل شدم. جاده را برف زيادى پوشانده و در مواردى يخ بندان بسيار خطرناكى بود. با تمام مشكلات خود را به بابل رسانديم؛ پس از نيمه شب وارد شهر شديم و در يك مسافرخانه بدون امكانات ساعاتى را به سختى بسر برديم. سپس با زحمت زياد نويسنده نامه را پيدا كرديم. يكى از مغازه داران بابل بود. به سراغ كتابها كه رفتم، ديدم آنها را مانند خرمنى روى زمين مرطوب انباشته و چند عدد صندوق هم روى آنها گذاشته است. به او گفتم اينها را قيمت گذارى كن. گفت شما تمام اينها را ببريد، بعد هر چه قيمت آن شده برايم بفرستيد. ما كتابها را به سختى داخل ماشين جاى داديم. ماشين چنان سنگين شده بود كه گاه بيگاه كف آن به يخهاى ميان جاده برخورد مى‌كرد. به سوى قم حركت كرديم و در بازديد از آن كتابها به نسخه بسيار نفيسى از تأليفات محمّد بن صفار قمى به نام بصائر الدرجات برخورديم كه در سال 591 قمرى نوشته شده بود. همچنين نسخه‌هاى ديگرى كه به خط علماى متأخر، يعنى قرن دوازده و سيزده نوشته شده بود، برخورديم كه در مجموع براى ما خيلى ارزنده بود.
علّت شتاب ما براى به دست آوردن اين گونه مجموعه‌ها همان نگرانى است كه نسبت به واسطه‌هاى مزدور داريم؛ واسطه‌هايى كه هنوز هم وجود دارند و مى‌خواهند اين منابع را از كشورهاى اسلامى خارج كنند. در تهران، قبلاً كليميان و غير كليميان بسيارى بودند كه چنين مجموعه‌هايى را مى‌خريدند و نقاشى آن را از خارج مى‌ساختند. با كمال تأسف ظاهراً هنوز هم اين كار انجام مى‌شود و بنابر آنچه كه معروف است، اين مجموعه‌هاى گرانبها توسط بعضى از سفارتخانه‌هاى خارجى از كشور بيرون برده مى‌شود. خاطرات تلخ ما در اين زمينه بيشتر به تاراج همين واسطه‌ها مربوط مى‌شود يك روز از اهواز تلفن كردند كه يك كتابخانه در معرض فروش است؛ ما به سرعت خود را به اهواز رسانديم امّا با كمال تأسف واسطه‌ها حتّى يك ورق از آن را باقى نگذاشته بودند. ظاهراً وهابيها براى خريد نسخ خطى منابع شيعه پول خوبى مى‌پردازند. آنها به انگيزه معدوم كردن اين منابع، آنها را به قيمت‌هاى بالا از واسطه‌ها مى‌خرند.
كلكسيونرهاى قرآن هم در خارج از كشور براى قرآنهاى خطى ارزش فراوانى قائل هستند كه جذبه فروش اين قرآنها را بسيار بالا برده است. كتابهاى ادبى و هنرى هم در خارج مشتريان مخصوص به خود را دارد. كلاً در زمينه خروج كتاب، ما با بعضى از مسئولين محترم مذاكراتى داشتيم. كه ان شاءاللَّه راههاى جلوگيرى و ممانعت از آن به خوبى شناخته و عملى گردد.
آنچه در زمينه گردآورى و حفاظت اين ميراثهاى فرهنگى بر مشكلات و تأسف ما دو صد چندان مى‌افزايد، عدم همكارى و يا بدسليقه بون بعضى از دارندگان اين مجموعه هاست كه بعضاً به نابودى آن مى‌انجامد. مثلاً كتابخانه‌اى شخصى در اصفهان وجود دارد كه به لحاظ اختلافات ورثه، حدود هشتاد سال (يعنى از زمان قاجار) درِ آن مقفول مانده است و از سرنوشت كتابها هيچ خبرى نيست. تمام تلاش و كوشش ما هم براى پايان دادن به اين وضع اندوهبار به جايى نرسيده است. در موردى ديگر يك كتابخانه در قزوين است كه متعلق به يكى از دانشمندان معاصر مرحوم مجلسى، به نام ميرحسينا قزوينى است. تعداد كتابهاى موجود بنا به آنچه در وقفنامه آمده، هيجده هزار بوده است. ولى با كمال تأسف امروز بيش از هشتصد كتاب در آنجا موجود نيست. نه تنها ما نتوانستيم در جهت حفظ كتابهاى باقى مانده، آنها را بخريم؛ كه اجازه فيش بردارى را هم به ما ندادند. از جمله كتابهايى كه آنجا وجود دارد، رسائل خيام است كه احتمالاً به خط خود خيام است. همچنين در اين مجموعه كتابهاى بسيار نفيسى از قبيل تلخيص الشافى كه در تاريخ 513 قمرى تحرير يافته است، و رسائل ابن سينا با تاريخ تحرير 480، وجود دارد. حدود صد جلد از اين مجموعه از نفيسترين نسخه‌هاى موجود در ايران است.
پيشنهاد ما به مسئولان محترم اين است كه مركز را براى اين منظور پايه ريزى كنند كه در آن تعدادى كارشناس خبره در آنجا باشند و با يك بودجه خوب بتوانند چنين كتابخانه‌هايى را خريدارى و مانع از ميان رفتن آنها بشوند. س: آيا شما نمى‌خواهيد براى استفاده بيشتر علاقه‌مندان نسخ خطى، اقدام به چاپ ميكروفيلم‌هاى برگرفته شده از اين نسخ بكنيد؟
ج: چنين تصميمى داريم و بناست بعضى از اين نسخ حتّى اگر هم چاپ شده باشد، ميكروفيلمهاى آن را فاكس كنيم. از جمله يك نسخه نهج البلاغه و كتاب ديگرى به نام الاصيلى كه مؤلف آن ابن الطقطقى است. در اين جهت اولويت‌هايى را در نظر داريم.
البته آنچه بر تمام اين مراحل مقدّم است و اولويّت دارد، تكميل مجموعه‌هاى ناقصى است كه در ميان اين نسخ به چشم مى‌خورد. مثلاً ما يك جلد از مجموعه پنج جلدى كتاب تهذيب مرحوم شيخ طوسى كه به خط مرحوم حسين بن عبدالصمد جُبائى حارثى، والد مرحوم شيخ بهايى است، داريم كه ناقص است و بايد تكميل شود. اخيراً به وجود يك جلد ديگر آن در كتابخانه ملك واقف شديم كه بلافاصله از روى آن عكسى گرفتيم و به آن ضميمه كرديم. ظاهراً يك جلد ديگر آن در لكنهو است كه در صدد هستيم از آن نسخه هم عكسى تهيّه كنيم. به طور كلّى ما در پى تكميل نسخ ناقص خود، ولو از طريق تهيه كتاب عكسى هستيم. نسخه تهذيب مذكور از روى نسخه فخرالمحققين استنساخ شده و نسخه فخرالمحققين با يك واسطه از روى نسخه خود مرحوم شيخ طوسى استنساخ گرديده است. س: در پايان ضمن تشكّر بسيار از اينكه مقدارى از وقت شريف خود را در اختيار ما گذاشتيد و ما را با اين كتابخانه بزرگ آشنا كردى، اگر فرمايشى داشته باشيد در خدمت شما هستيم.
ج: بنده عرضى ندارم، تنها خواسته من توجّه لازم و شايسته به ميراث فرهنگى و ذخائر باقى مانده از علماى پيشين است. اميدوارم مسؤولين ذى ربط سياستى را اتخاذ كنند و به مورد اجرا بگذارند كه از خروج و نابودى اين ميراث و ذخائر حتّى الامكان جلوگيرى شود و به شيوه مطلوبى براى فرهنگ ما و آيندگان محفوظ بماند. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته.

اسم الکتاب : آیینه پژوهش المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    الجزء : 1  صفحة : 11
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست