اسم الکتاب : تماشاي فرزانگی و فروزندگی المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 125
فلسفى است، لذا فيلسوف درباره اين موضوع كه علم مطرح كرده، تبيين فلسفى ارائه مىدهد كه جسم است يا نه، ابعاد دارد يا نه؟ از ماديات است يا غير آن؟
فيلسوف درباره موضوعى كه علم مطرح كرده است تحليل عقلانى مىدهد و مىگويد آنچه را كه شما مىگوييد به فرض صحت، جسم است يا نه، پس پاسخهاى فيلسوف همه در صورتى است كه چيزى به نام انرژى داشته باشيم، فيلسوف نمىگويد انرژى داريم يا نداريم، اين قضاوت مربوط به علم است ولى بعد از اينكه علم گفت: انرژى داريم، فيلسوف مىگويد اگر چنين چيزى باشد از نظر فلسفى چنين ماهيتى خواهد داشت و اگر روزى ثابت شود كه اصلا انرژى دروغ بوده، مثل خيلى چيزهايى كه تا حالا در علم مطرح شده و بعد مشخص گرديده كه واقعيت نداشته است مثل اِتِر يا فلوجستين، اين اشكال به علم وارد است نه به فلسفه. چون فلسفه بنا بر اينكه انرژى وجود داشته باشد، تحليل مىدهد يعنى انرژى را به عنوان اصل موضوع از علم مىگيرد و اگر يك وقت معلوم شد انرژى وجود ندارد اين به معناى تحول در فلسفه نمىباشد.
تحليلهاى فلسفى و دانشهاى طبيعى
بسيارى از مباحث فلسفى از اين قبيل است و بر اساس فرضياتى در علوم طبيعى، تحليلهاى عقلى و فلسفى ارائه شده است. از جمله تحليلهايى كه مبتنى بر افلاك نُهگانه است كه مثلا براى آنها «نفس» اثبات كردهاند. اينگونه مباحث فلسفى بر اين فرض است كه در طبيعيات افلاك نهگانه
اسم الکتاب : تماشاي فرزانگی و فروزندگی المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 125