اسم الکتاب : سفر به سرزمين هزار آيين المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 250
موزهاى گرد هم مىآورند براى بازديد عموم. موزه انصافاً ديدنى است و همه رقم جنسى هم دارد از تابلوهاى نقاشى سران و سلاطين گرفته تا تير و تفنگ و نيزه و شمشير، كتابهاى خطى قديمى هم بسيار است و بيشتر مربوط به مسلمانان و برخى به زبان فارسى. دو پيراهن مردانه و زنانه هم مىبينيم كه بر هر كدامشان تمام قرآن را نوشتهاند. سكههاى عهد عتيق، مدالها و سينهآويزهاى نظامى، جواهرات و زينتآلات و بالأخره چند پيكره سنگى و فلزى و به ويژه مجسمه زنى كه حتى لباسهاى تور او را با دقتى بسيار و به شكلى هنرمندانه از سنگ سپيدى تراشيده بودند، از ديگر ديدنىهاى اين موزه هستند.
در قسمتى از محوطه باز موزه جمعيتى نشستهاند به تماشاى يك ساعت قديمى با مجسمه مرد آهنگرى كه براى هر ثانيه چكشى بر سندان مىكوبد. در امتداد او پيرمردى با يك ميله فلزى در دست منتظر است تا دو عقربه تعقيب كننده ساعت روى عدد 12 به هم برسند و او 12 ضربه بر زنگ بكوبد و بگريزد. با نمايش اين پيرمرد آهنى همه كف مىزنند، نه بر تشويق اين پير كوكى مأمور كه در حقيقت بر هنرمند سازنده آن.
پايان ديدار از سالار جنگ به صحبت حاجآقا با مسئول موزه گذشت و سخن از فرهنگ و هنر هند و بيشتر درباره گنجينه كتابهاى خطى اينجا. وقت خداحافظى، مسئول موزه دسته گلى اهدا كرد و چند كتاب و جزوه. درباره عثمان علىخان هم مىشنويم كه او به مكتب تشيع گرويده و اين شعر از اوست:
اسم الکتاب : سفر به سرزمين هزار آيين المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 250