اما اگر از ابتدا در عضوگيري اين حزب دقتنظر كافي صورت ميگرفت، و فقط داوطلبان متعهد و كارآمد به عضويت اين تشكيلات سياسي پذيرفته ميشدند، حيات سياسي حزب جمهوري اسلامي دچار چنين آفات و آسيبهايي نميشد؛ يعني تنها به كساني اجازة عضويت در حزب داده ميشد كه بهدور از هواهاي نفساني و تنها بر اساس وظيفة ديني و احساس مسئوليت در قبال نهضت و انقلاب و فقط با قصد خدمت و فداكاري براي دين و امّت مسلمان قدم پيش نهاده بودند.
البته باز بايد به ياد آورد كه تمامي كادر مركزي حزب جمهوري اسلامي و بسياري از اعضاي بدنة حزب از ياران صديق و وفادار امام(رحمه الله) و از جمله نيروهاي متعهد و فعالِ نهضت بودند و در خلوص نيّت آنان ترديد نميتوان داشت. اما به هر روي، سابقة اِعمال سياستهاي حزبي با تكيه بر شيوه و نظامنامة غربيِ آن، در كشور ما تاكنون موفق نبوده است، و فعاليتهاي تشكيلاتي حزب جمهوري اسلامي يكي از همين نمونهها به شمار ميآيد. همچنين تحليلهاي منطقي و دور از احساسات، گوياي آن است كه از اين پس نيز شيوههاي تشكيلاتي تكحزبي با تكيه بر الگوهاي غربي در كشوري اسلامي همچون ايران موفق از كار در نميآيند و فرجامي جز شكست در پي نخواهند داشت.
سياست تكحزبي و ناكارآمدي الگوي شرقيِ آن در ايران
بررسي تاريخ سياسي نهضت در زمينه كارآمدي الگوهاي غربي حزب ـ اعمّ از تك حزبي و چند حزبي آن است كه اين شيوهها در كشور ما قرين توفيق نبودهاند. همچنين تأمل در مبانيِ نظري و خاستگاههاي فكري الگوهاي تشكيلاتيِ برخاسته از فرهنگ و انديشة غرب، و ناسازگاري آنها با آرمانهاي دين و اهداف فردي و اجتماعي اسلام، چشمانداز روشن و اميدبخشي از چنين سازوكارهايي فرا روي نمينهد.