responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 72

8. مفهوم «اعتبارى» حق و تلازم آن با «تكليف»

مفاهيمى كه تاكنون براى «حق» ذكر كرديم سنخى از معانى و اصطلاحات حق هستند كه در رابطه با امور تكوينى به كار مى‌روند؛ اما يك سلسله معانى ديگرى نيز براى حق وجود دارد كه مربوط به امور اعتبارى و ارزشى است. در تعبيرهايى نظير «حق حيات»، «حقوق بشر» و‌...، نه منظور اين است كه سخنى مطابق با واقع است و نه مراد اين است كه اعتقادى مطابق با واقع است و نه خودِ واقعِ ثابت منظور است. وقتى در معامله مى‌گوييم كسى حق فسخ يا حق خيار دارد و يا مى‌گوييم پدر بر فرزند يا فرزند بر پدر حق دارد يا مى‌گوييم خدا بر انسان حق دارد، در تمامى اين تعبيرها نيز معنايى غير از آن معانى مذكور گذشته مد نظر است. در اين موارد، نظر به يك امر وضعى، جعلى و اعتبارى است كه طىّ آن، حقى را براى كسى ثابت مى‌كنيم و در مقابل هم شخص ديگرى است كه اين حق بر عليه او اعتبار مى‌شود. به همين دليل در تمامى مواردى كه حق را در مورد امور اجتماعى و روابط انسان‌ها با هم به كار مى‌بريم، حق ملازم با تكليف است؛ يعنى به همراه جعل و اثبات حقى براى يك نفر، تكليفى نيز براى فرد ديگرى اثبات مى‌شود. به عبارت ديگر، در امور اجتماعى هيچ گاه حق از تكليف جدا نمى‌شود و اين دو، دو روى يك سكه‌اند؛ يعنى حق هميشه دو طرف دارد: يكى كسى كه حق براى او و به نفع او وضع مى‌شود ـ كه اصطلاحاً «من له الحق» ناميده مى‌شود ـ و ديگرى كسى كه حق بر عهده او گذاشته شده و از او خواسته شده كه آن را رعايت كند ـ كه اصطلاحاً «من عليه الحق» ناميده مى‌شود.

 

9. دو نوع تلازم «حق» و «تكليف»

تلازم حق و تكليف نيز مى‌تواند به دو گونه تصوير شود. يك صورت اين است كه جعل حق براى يك نفر وقتى معنا و مفهوم دارد كه ديگران ملزم و مكلف به رعايت اين حق باشند، وگرنه جعل آن حق لغو و بيهوده است؛ مثلا اگر مى‌گوييم انسان حق حيات دارد، جعل اين حق وقتى اثر دارد كه انسان‌هاى ديگر ملزم باشند اين حق او را محترم بشمارند و در حيات او خللى ايجاد نكنند؛ اينها در واقع همان «من عليه الحق»ها هستند. البته من عليه الحق هميشه همه انسان‌ها نيستند، بلكه گاهى يك نفر است، گاهى يك گروه خاصى هستند و گاهى نيز همه جامعه هستند؛ مثلا در حقى كه زن بر شوهر يا شوهر بر زن دارد، من عليه الحق يك نفر بيشتر

اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 72
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست