اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 65
ندارند و چند ساعتى و حداكثر چند روزى بيشتر باقى نمىمانند: أَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً؛ اين كف خشك مىشود و از بين مىرود، اما آن آب باقى مىماند: وَ أَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِى الاَْرْضِ؛ آن آبى كه موجب نفع مردم است يا آن فلزى كه ذوب شده تا زيورآلات يا ساير وسايل زندگى را از آن بسازند، جايى نمىرود و ثابت و برقرار مىماند. در اين مَثلِ خداوند لطيفهاى وجود دارد كه مفسّرين هم كمتر به آن توجه كردهاند و آن اين است كه: ماهيت اين كفها و حبابهايى كه روى آب ظاهر مىشود چيست؟ اين حباب، مقدارى هواست كه لايهاى از آب روى آن را گرفته و تا مادامى كه آن لايه آب هست آن حباب هم وجود دارد. اما اگر آب جدا شود ديگر حبابى نخواهد ماند و تبديل به هوا مىشود و از بين مىرود. خداوند متعال با تشبيه باطل به اين كفها و حبابهاى روى سيلاب، در عين حال كه مىخواهد به گذرا و موقتى بودن باطل اشاره كند ضمناً اين مطلب را نيز افاده مىكند كه همانطور كه ظهور اين حبابهاى هوا بر روى آب، به طفيل وجود آن پوشش و لايه نازك آب بر روى آن است، هر باطلى در عالم نيز چنين است؛ يعنى ظهور و بروز هر باطلى در اين عالم به خاطر آن است كه پوششى از حق دارد و به طفيل وجود اين پوشش است كه باطل مىتواند نمودى داشته باشد. حقى با باطلى آميخته مىگردد و باعث مىشود مردم فريب بخورند. آنچه مردم ظاهربين مىبينند آن پوشش ظاهرىِ حقى است كه با آن باطل تركيب شده، و از عمق و لايه زيرين آن كه باطل است غافل مىشوند و آن را نمىبينند و فكر مىكنند هر چه هست و نيست همين كف است. اما حقيقت اين است كه اگر آب حق نبود، اين حباب باطل اصلا به وجود نمىآمد و ظهور و بروزى نداشت و همين چند صباحى هم كه وجود و دوامى دارد به بركت و طفيل امتزاج با آن آب حق است و اگر آن آب حق جدا شود، ديگر باطلى نمىماند. آنچه نيز سرانجام اتفاق خواهد افتاد و اراده الهى بر آن تعلق گرفته، همين است كه اين آب حق از آن حباب باطل جدا شود و باطل از ميان رفته و حق باقى بماند: بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ فَيَدْمَغُهُ[1]؛ درست است كه ما آب را نازل كرديم و اراده ما اين است كه اين آب با آن آلودگىهاى زمين آميخته شود، اما روزگارى خواهد آمد كه يك تلنگرى مىزنيم، نَقْذِفُ بِالْحَقِّ، و به مغز آن باطل مىكوبيم و آن را له مىكنيم، به طورى كه هيچ چيز از آن باقى نخواهد ماند: فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ. حتماً آن آيه معروف را شنيدهايد كه مىفرمايد: جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً[2]؛ يعنى حق آمد و باطل نابود شد و باطل اصلا