responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 298

عده‌اى در عين حال كه ادعاى ايمان و اسلام دارند، سخنانى شبيه آنان بيان داشته و عبوديت انسان نسبت به خدا را انكار مى‌نمايند. اين افراد مصداق اين آيه شريفه هستند كه: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقوُلُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الأَخِرِ وَ مَا هُم بِمُؤْمِنِينَ. يُخَدِعوُنَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ مَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُون[1]؛ و برخى از مردم مى‌گويند: ما به خدا و روز بازپسين ايمان آورده‌ايم، ولى گروندگان (راستين) نيستند. با خدا و مؤمنان نيرنگ مى‌بازند؛ ولى جز بر خويشتن نيرنگ نمى‌زنند، و نمى‌فهمند. اين منافقان تنها براى فريفتن مردم است كه مى‌گويند: ما به خدا ايمان داريم. آيا ممكن است كسى واقعاً به وجود خدا ايمان داشته باشد در عين حال، بندگى و عبوديت خويش را در مقابل خدا انكار نمايد؟!

انسان ذاتاً و تكويناً نسبت به خدا عبد است. لازمه چنين امرى پذيرش «حاكميت خدا» است. همان‌طور كه در جلسه پيش توضيح داده شد، مقتضاى توحيد و اعتقاد به وجود خدا پذيرش اين سه امر است: «توحيد در خالقيت»، «ربوبيت تكوينى» و «ربوبيت تشريعى». بنابر اين توحيدى در اسلام پذيرفتنى است كه متضمن اين معنا باشد كه خداى متعال تنها كسى است كه اصالتاً داراى حق فرمان و قانون‌گذارى است. اگر ادعاى توحيد متضمن اين حقيقت نباشد، چنين كسى از نظر اسلام، مؤمن واقعى نخواهد بود.

 

2. انسان و پذيرش حاكميت ديگران

در ادامه بحث اين پرسش مطرح مى‌شود كه آيا اصولا انسان بايد حاكميت موجود ديگر بر خود را بپذيرد يا نه؟ آيا لازم است انسان معتقد به پذيرش حق امر و نهى ديگرى بر خود باشد؟ آيا هيچ كس حتى خدا بر انسان حق حاكميت ندارد؟! در اين‌جا معناى دوم «آزادى» كه در مقابل «عبوديت تشريعى» است طرح مى‌گردد. «آزادى» داراى معانى و اصطلاحات متعدد است. همان‌گونه كه پيش‌تر گفته شد، اصطلاح اول آزادى، آزادى در مقابل «عبوديت تكوينى» است. در پاسخ به اين پرسش كه آيا انسان به صورت تكوينى عبد است يا آزاد، گفتيم كه براهين عقلى و ادلّه شرعى به گونه‌اى قاطع، عبوديت ذاتى انسان نسبت به خدا را ثابت مى‌كند.

در باب «عبوديت تشريعى» عده‌اى در فلسفه حقوق و فلسفه سياست با صراحت تمام مى‌گويند: حاكميت انسان بر خودش، مقتضى اين امر است كه انسان، حاكميت هيچ موجود


[1] بقره (2)، 8 ـ 9.

اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 298
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست