اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 209
بلكه «جزافى» است؛ چه اينكه او هر چه را بخواهد انجام مىدهد و هيچ كس حق بازخواست و پرسش از خدا را ندارد. از نظر آنها اينكه خدا به بدترين ظلمها دستور دهد امرى است ممكن و در صورت تحقق، آن عمل واجب مىگردد و بايد انجام شود. البته اين گرايش، گرايشى است بسيار نادر كه از سوى بعضى كجانديشان در صدر اسلام مطرح مىشد. شايد هنوز هم برخى فرقهها، به اين نظريه متمايل باشند.
در هر حال از آيات قرآن كريم و گفتار اهلبيت(عليهم السلام) استفاده مىشود كه اراده خدا يك اراده حكيمانه است. اينگونه نيست كه خدا بدون هيچ مبنا و ملاكى و بدون رعايت مصلحت، حقى را براى كسى ثابت نمايد و تكليفى را بر ديگرى واجب گرداند. همه احكام الهى، تابع «مصالح و مفاسد واقعى» است. اين مطلب يكى از قضاياى معروف در علم «اصول فقه» و علم «كلام» است كه گفته مىشود: «احكام الهى تابع مصالح و مفاسد نفس الامرى است». معناى اين قضيه آن است كه خدا بدون جهت حقى را براى كسى ثابت، و تكليف و وظيفهاى را بر ديگرى واجب نمىسازد. تمام احكام و اوامر و نواهى و ارادههاى الهى، تابع مصالح و مفاسد واقعى و بر اساس حكمت است.
3. معناى مصالح و مفاسد نفس الامرى
معناى اين سخن كه احكام شرعى تابع مصالح و مفاسد واقعى و نفس الامرى است، اين نيست كه صرف نظر از وجود خدا و وجود جهان و انسان، يك سلسله مصالح و مفاسد مضبوط و مدوّن وجود دارد كه در جاى خودش ثابت است. اين انديشه، تصورى خام است. معناى درست اين مطلب آن است كه خداى متعال بر اساس حكمت بالغه خودش، جهان را طورى آفريده، و به گونهاى آن را تدبير مىكند كه خير ناشى از خيريت مطلقه خودش هر چه بيشتر تحقق پيدا كند؛ يعنى در خلقت هستى، آنچه متعلَّق اراده تكوينى الهى قرار مىگيرد يا در اوامر و نواهى، متعلَّق اراده تشريعى خداوند واقع مىشود، همه براى اين است كه موجودات هستى، صلاحيت درك رحمت و فيض بيشترى پيدا كنند. تابع مصالح و مفاسد بودن اوامر الهى بدين معنا است كه خدا انسان را به چيزى امر مىكند كه اگر انجام گيرد انسان بيشتر مىتواند از فيض و رحمت خداوند بهرهمند گردد. تابع مصالح و مفاسد بودن نواهى الهى نيز بدين معنا است كه خدا انسان را از چيزى نهى مىكند كه اگر انجام گيرد سبب محروم ماندن انسان از دريافت
اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 209