اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 189
از آغاز، مسير خود را مشخص سازد و به اين پرسش پاسخ دهد كه آيا ما خدا هستيم يا بنده؟ آيا آفرينندهاى وجود دارد كه جهانِ هستى و انسان به او وابسته است يا نه؟
بر اساس راه اوّل، جهان هستى داراى صاحب و مالك است كه وجود ما از اوست و علم، قدرت و اراده ما قائم به اوست. اگر او يك لحظه اراده نكند و اراده بقا و استمرار علم، قدرت و حيات ما را نداشته باشد، ما چيزى از خود نخواهيم داشت. كم نبودند افراد صاحب علم و فضل كه در يك لحظه، تمام معلوماتى را كه در طول عمر فرا گرفته بودند، به يك باره از دست دادند. چه بسيار پهلوانان و زورمدارانى كه در پايان عمر خويش، چنان ضعيف و ناتوان گشتند كه توان دور ساختن مگس را هم نداشتند. نيز شاهد انسانهايى بودهايم كه به مرگ مغزى مبتلا گرديدند؛ تنها نفسى بيرون مىآمد ولى چيزى را درك نمىكردند: وَ مَن نُعَمِّرهُ نُنَكِّسُهُ فِى الْخَلْقِ أَفَلاَ يَعْقِلُونَ[1]؛ و هر كه را عمر دراز دهيم، او را [از نظر] خلقت فرو كاسته [ورشكسته] گردانيم؛ آيا نمىانديشيد؟
اين مثالها و شواهد، نمونههايى است كه خدا براى عبرت ما قرار داده و اين كه به هوش باشيم ما خداى خويشتن نيستيم. حيات، علم، قدرت و تمام امور ديگر از اوست: أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالاَْمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[2]؛ آگاه باش كه [عالَم]خلق و امر از آنِ اوست، فرخنده خدايى است پروردگار جهانيان.
مبادا با اين همه نشانههاى روشن، از تكاليف و وظايف خويش غفلت ورزيم و از اين كه ما «بنده» و او «مولا» است بىخبر باشيم. حق از اوست و او سزاوار عبادت و پرستش است. قدم گذاشتن در غير مسير پرستش خدا، خسارت ابدى را به دنبال خواهد داشت. قرآن كريم از قول عدهاى نقل مىكند كه هنگام مرگ آرزوى بازگشت به دنيا را مىنمايند: حَتَّى إذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّى أَعْمَلُ صَلِحًا فِيَما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَ مِنْ وَرَائِهِمْ بَرزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ[3]؛ تا آنگاه كه مرگ يكى از ايشان فرا رسد، مىگويد: پروردگارا، مرا بازگردانيد، شايد من در آنچه وانهادهام كار نيكى انجام دهم. نه چنين است، اين سخنى است كه او گوينده آن است و پيشاپيشِ آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته خواهند شد.