اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 158
بطلان نظريات آنان آشكار مىشود. از اين رو، انسان موجودى را تخيّل كرد كه او علم نامتناهى دارد و همه حقايق را مىشناسد و نام آن را «خدا» گذاشت!! هر چند ما نمىتوانيم به اوج قله كمالات، خوبىها و ارزشهاى نيك دست پيدا كنيم، امّا موجودى به نام «خدا» وجود دارد كه خير مطلق و داراى همه كمالات است. بنابر اين، خدا موجودى است كه انسان آن را آفريده است و حقايق، خوبىها و كمالات را به خدا يا عالَم لاهوت نسبت داده است. چون در وجود خود اين امور خير و نيك را نمىيابد، به موجودى خيالى به نام خدا پناه مىبرد. به اين ترتيب بوده كه انسان از خود بيگانه شد. تعبير «از خود بيگانگى» كه كم و بيش در فرهنگ ما رواج پيدا كرده، ريشه آن به فرهنگ اروپايى در يكى، دو قرن اخير، مخصوصاً به زمان هگل باز مىگردد. خاستگاه اين تفكر از همين جا است كه گفتند كه از آن جايى كه انسان خوبىها و خيرات را در خود نمىبيند و خود را فاقد علم، زيبايى و كمال مورد نظر مىيابد، از اين رو، اين امور را به موجودى ديگر يعنى «خدا» نسبت مىدهد و همين امر موجب از خودبيگانگى او مىگردد.
از نظر فرهنگ اروپايى، راه زايل كردن از خودبيگانگى اين است كه انسان خير، زيبايى، حقيقت و عدالت را در خود متحقق سازد. آن گاه ديگر اعتقاد به وجود خدا لزومى نخواهد داشت. اگر انسان تلاش كند كه حقيقت و عدالت را در خود محقَّق سازد، نوبت به اين امر نمىرسد كه حقيقت و عدالت را به عالَم لاهوت يا خدا نسبت دهد. در اين حالت، خودش آن خدايى خواهد شد كه پيوسته به دنبال آن بود! به اين ترتيب، آيين جديدى به نام «انسان پرستى» ايجاد شد.
7. آيين «انسانپرستى»
«آيين انسان پرستى»، گرايش افراطى مكتب اومانيسم است كه «انسان مدارى» را جايگزين «خدامدارى» كرد. از جمله طرفداران اين نظريه فوير باخ و آگوست كنت، پدر جامعهشناسى جديد، هستند. آگوست كنت بعد از اين كه دين، خدا و ماوراءالطبيعة را محكوم مىكند، دين جديدى به نام «انسان پرستى» تأسيس مىكند و خود پيامبر اين دين مىگردد! براى اين دين معبدهايى ساخته شد كه در آن «انسان» مورد پرستش و ستايش واقع مىشد و از نظر آنان، انسان كه از خود بيگانه شده بود، به جوهر ذات خويش برگشت. خوبىها، خيرات، زيبايىها و حقايق را در خود متحقق ساخت و در واقع با خود آشتى نمود. آن خدايى كه خلق كرده بود، به
اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 158