اسم الکتاب : در جستجوي عرفان اسلامي المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 78
در زمان حكومت اميرالمؤمنين(عليه السلام) و هنگامى كه آتش فتنه «جمل» در بصره به وسيله طلحه و زبير روشن شد و آن حضرت براى مقابله و جنگ با آنان به بصره لشكركشى كرد، پيش از شروع جنگ، حسن بصرى قصد عزيمت از بصره را نمود. اميرالمؤمنين(عليه السلام) به او فرمود: چرا به جنگ نمىآيى؟ پاسخ داد: من عبادت خدا را دوست دارم و مىخواهم به عبادت مشغول باشم. حضرت فرمود: جهاد در راه خدا هم عبادت است. گفت: ندايى شنيدم كه مىگفت: «القاتل و المقتول كلاهما فى النار»؛ يعنى طرفين جنگ، كشنده و كشته شده، هر دو در آتشند. اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمودند: آيا آن ندا كننده را شناختى؟ گفت: نه. حضرت فرمود: او برادرت شيطان بود!
مگر هر صداى غيبى، وحى از جانب خدا است؟ انسان بايد رفتارش را با كتاب و سنّت بسنجد و بنگرد خدا چه فرمان داده است، قرآن چه مىگويد، سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) چيست و رسول خدا(صلى الله عليه وآله) چه دستورى دارد. صرف اينكه صدايى از غيب بشنود، نمىتواند براى انسان دليل و حجت درست كند. انسان بايد معيارش براى تشخيص، كتاب خدا و سنّت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) باشد.
اميرالمؤمنين(عليه السلام) به حسن بصرى فرمود، ملاك در اينجا اين است كه بر اساس أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الأَْمْرِ مِنْكُم،[1] تو بايد فرمان مرا كه خليفه برحق رسول خدا(صلى الله عليه وآله) هستم اطاعت كنى و به جنگ بيايى. با اين همه، حسن بصرى از اطاعت فرمان آن حضرت سر باز زد و به جنگ نيامد.[2]
گوشهنشينى، تفكرى انحرافى و باطل
يكى از انحرافهاى مهم در باب عرفان، كه از امثال همين حسن بصرىها آغاز شده ـ و در جريان عثمان بن مظعون وى نيز ابتدا چنين برداشت ناروايى كرده بود ـ اين است كه
[1] نساء(4)، 59. [2] ر. ك: بحارالانوار، ج 32، ص 225، باب 4، روايت 175.
اسم الکتاب : در جستجوي عرفان اسلامي المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 78