اسم الکتاب : نقش تقليد در زندگي انسان المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 178
ضرورت پيروى از حق و كنارنهادن افكار پوسيده غرب
آيا اطاعت از پيامبران كه علمشان را از خداوند گرفتهاند و حق را مىشناسند و مىتوانند انسانها را به راه خدا و حق دعوت كنند، شايسته است يا دنبالهروى كسانى كه حق را نمىشناسند و رفتار و كلماتشان پر از تناقض است؟ آيا ما بايد سخن كسى را بشنويم كه با ادله قاطع، معجزات و آيات روشن تأييد شده است و در طول تاريخ بشر 124 هزار پيامبر با او همداستان و همسخن بودهاند و حرف همه حق و يكى بوده است، يا به سخن كسى گوش دهيم كه آغاز سخن با پايان سخنش تناقض دارد؟ كسى كه در يك سخنرانى چند حرف متفاوت و متناقض مىزند و حرف امروزش با حرف ديروزش فرق مىكند. وقتى به او گفته مىشود كه حرف امروزت با حرف ديروزت سازگار نيست؟ در پاسخ مىگويد: آن حرف مربوط به ديروز بود و اين حرف مربوط به امروز است و همه چيز در حال تغيير مىباشد و هيچ چيز ثابت نمىماند؛ انسان نيز در حال تغيير است و در حرف و اعتقادش نيز تغيير رخ مىدهد! به يكى از نظريه پردازان دگرانديش كه به تغيير در آرا و نظرات خود افتخار مىكرد، گفته بودند: حرفى كه امروز مىزنى با حرفى كه نُه سال پيش در كتابت نوشتهاى نمىسازد؟ در پاسخ گفته بود: نويسنده آن كتاب نه سال پيش مرده است؛ يعنى من نُه سال است كه تغيير عقيده دادهام!
منطق پيامبران و پيروان آنان اين است كه راه ما راه خداست و آنچه ما مىگوييم ثابت و حق و سازگار با عقل و فطرت انسان است و مىتوان بر درستى آن دليل عقلى اقامه كرد. اما در مقابل، منطق دگرانديشان كه ديگران را به پيروى خويش دعوت مىكنند، اين است كه حرف ما نو و حرف ديگران كهنه است. حرف ما را دنياى علم و صنعت و اكثريت مردم دنيا مىپذيرند! آيا پذيرش اكثريت مردم دليل حقانيت و درستى رأى و نظرى است؟ آيا اين منطق با منطق خداوند سازگار است كه خطاب به پيامبرش مىفرمايد: وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي
اسم الکتاب : نقش تقليد در زندگي انسان المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 178