اسم الکتاب : کاوش ها و چالش ها المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 93
بلكه هر نظريهاى يك وجه از وجوه واقعيت، و نه تمام آن را، نشان مىدهد. قانون جاذبه نيوتن يك وجه از واقعيت را براى ما كشف مىكند و قانون نسبيت انيشتين هم وجه ديگرى را، و هيچ كدام تمامى واقعيت را براى ما كشف نمىكند و چون چنين است، پس هم اين درست است و هم آن.
بدين ترتيب است كه به نوعى كثرت گرايى در معرفت شناسى مىرسيم كه خود در واقع، نوعى نسبيت گرايى يا شكاكيت است. البته برخى از افراد مايل نيستند كه اين نظريه را به شكاكيت برگردانيم و مىگويند لازمه اين نظريه، نسبيت گرايى هست اما سر از شك گرايى در نمىآورد. به هر حال مهم نيست كه اسم آن را نسبيت گرايى يا شك گرايى بگذاريم، بالاخره حرف اين نظريه اين است كه واقعيت به دست ما نمىرسد و علم هيچ گاه نمىتواند اعتقاد يقينى (به معناى كشف صد در صد) به ما بدهد.
توضيح پلوراليسيم با استفاده از مثال منشور
همان طور كه گفتيم اين نظريه مىتواند مبناى انديشه پلوراليسيم قرار گيرد، چون بر اساس اين تفسير از علم، هر نظريه علمى در حكم يك رويه و يك زاويه از منشور است كه قسمتى از واقعيت را بازمى نماياند و هر كس بسته به زاويهاى كه نگاه مىكند همان بخش از واقعيت را مىبيند. تمام واقعيت در ديد هيچ كس نيست و پخش در سطوح مختلف منشور است. اگر پلوراليسم را اين گونه تفسير كنيم آن گاه مىتوانيم بگوييم حقيقت يكى است، البته حقيقت واحدى كه براى هر كس به گونهاى جلوگر مىشود؛ يعنى حقيقت واحد در واقع همان كل منشور است كه داراى سطوح و وجوه مختلفى است و هر نظريه علمى به منزله يكى از سطوح اين منشور است و نتيجه نهايى همين مىشود كه هيچ يك تمام حقيقت را در بر ندارد.
اسم الکتاب : کاوش ها و چالش ها المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 93