در اينجا ممكن است شبههاى به ذهن بيايد كه اگر مقتضاى توحيد كامل اينست كه انسان از هيچ كسى جز خدا يارى نخواهد پس نبايد توسّل به اولياء خدا هم صحيح باشد.
جواب اينست كه متوسّل شدن به اولياء خدا اگر به اين عنوان باشد كه ايشان مستقلا و بدون نياز به اذن خدا كارى براى توسّل كننده انجام مىدهند چنين توسّلى با توحيد، سازگار نيست. اما اگر به اين عنوان باشد كه خدا ايشان را وسيلهاى براى رسيدن به رحمتهاى خودش قرار داده و به مردم هم دستور داده است كه متوسّل به ايشان شوند نه تنها منافاتى با توحيد ندارد بلكه از شئون توحيد در عبادت و اطاعت خواهد بود زيرا به امر او انجام مىگيرد.
و اما اينكه چرا خداى متعال چنين وسايلى را قرار داده؟ و چرا مردم را امر به توسّل به ايشان كرده است؟ پاسخ اينست كه اين امر الهى، حكمتهايى دارد و از جمله آنها مىتوان اين امور را برشمرد: معرفى مقام والاى بندگان شايسته، و تشويق ديگران به عبادت و اطاعتى كه موجب رسيدن آنان به چنين مقامى شده است، و جلوگيرى از اينكه كسانى به عبادتهاى خودشان مغرور شوند و خود را در عاليترين مقامات و داراى برترين كمالات انسانى بپندارند، چنانكه متأسفانه براى كسانى كه از نعمت ولايت اهل بيت (عليهم الصلوة و السلام) و توسّل به ايشان محروم بودهاند رخ داده است.
پرسش
1- معناى لغوى و معانى اصطلاحى توحيد را بيان كنيد.
2- دليل بر توحيد صفاتى چيست؟
3- توحيد افعالى را چگونه مىتوان اثبات كرد؟
4- توحيد به معناى يگانگى در تأثير استقلالى را شرح دهيد.
5- نتايجى كه از دو قسم اخير توحيد گرفته مىشود كدام است؟
6- آيا توسّل به اولياء خدا منافاتى با توحيد دارد؟ چرا؟
7- حكمت اينكه خداى متعال، امر به توسّل فرموده چيست؟