«ملحد» ناميده مىشد و در زمان ما «مادى» و «ماترياليست» ناميده مىشود.
مادى گرى، نحله هاى مختلفى دارد و مشهورترين آنها در عصر ما «ماترياليسم ديالكتيك» است كه بخش فلسفى ماركسيسم را تشكيل مىدهد.
ضمناً روشن شد كه دايره كاربرد «جهان بينى» وسيعتر از عقايد دينى است زيرا شامل عقايد الحادى و ماده گرايانه نيز مىشود، چنانكه واژه ايدئولوژى نيز اختصاص به مجموعه احكامى دينى ندارد.
اديان آسمانى و اصول آنها
درباره كيفيت پيدايش اديان مختلف، در ميان دانشمندان تاريخ اديان و جامعهشناسى و مردم شناسى، اختلافاتى وجود دارد. ولى براساس آنچه از مدارك اسلامى بدست مىآيد بايد گفت: تاريخ پيدايش دين، همزمان با پيدايش انسان است و اولين فرد انسان (حضرت آدم«ع») پيامبر خدا و منادى توحيد و يگانه پرستى بوده، و اديان شرك آميز همگى در اثر تحريفات و اعمال سليقه ها و اغراض فردى و گروهى پديد آمده است.1
اديان توحيدى كه همان اديان آسمانى و حقيقى هستند داراى سه اصل كلى مشترك مىباشند: اعتقاد به خداى يگانه، اعتقاد به زندگى ابدى براى هر فردى از انسان در عالم آخرت و دريافت پاداش و كيفر اعمالى كه در اين جهان انجام داده است، و اعتقاد به بعثت پيامبران از طرف خداى متعال براى هدايت بشر بسوى كمال نهائى و سعادت دنيا و آخرت.
اين اصول سه گانه، در واقع، پاسخهايى است به اساسى ترين سؤالاتى كه براى هر انسان آگاهى مطرح مىشود: مبدأ هستى كيست؟ پايان زندگى چيست؟ از چه راهى مىتوان بهترين
[1] از جمله تحريفهايى كه در بعضى از اديان آسمانى براى جلب رضايت جباران و ستمگران انجام گرفته اين است كه دايره دين را محدود به رابطه انسان با خدا، و احكام دين را منحصر به مراسم مذهبى خاصى قلمداد كردهاند و مخصوصاً سياست و تدبير امور جامعه را خارج از قلمرو دين، معرفى نمودهاند در صورتى كه هر دين آسمانى، عهده دار بيان همه مطالبى است كه مورد نياز افراد جامعه براى رسيدن به سعادت دنيوى و اخرويشان مىباشد و عقل انسانهاى عادى براى شناختن آنها كافى نيست چنانكه توضيح اين مطلب در جاى خودش خواهد آمد و آخرين پيامبرى كه از طرف خداى متعال، مبعوث مىشود مىبايست معارف و دستوراتى را كه تا پايان جهان، مورد نياز انسانهاست در اختيار ايشان قرار دهد و از اينروى، بخش مهمى از تعاليم اسلام، مربوط به مسائل اجتماعى و اقتصادى و سياسى است.